داداش بپا كلنگي نشي!
فریور خراباتی
بنده هرچقدر فكر ميكنم و با خودم محاسبه ميكنم و از ماشين حساب و چرتكه كمك ميگيرم و با چند تحليلگر مسائل مربوط به زمان و مديريت زمان صحبت ميكنم تا بفهمم چگونه ميشود كه خروجي يك جلسه در يك شورا پس از صرف چهار ساعت به تغيير نام يك ايستگاه مترو ختم بشود به نتيجه خاصي نميرسم. البته ما در اين زمينه و در گذشته توانسته بوديم ركورد تصويب 254 طرح در عرض دم كشيدن چاي و جوش آمدن سماور را به نام خود ثبت كنيم و اين آمار نشان ميدهد كه چقدر سرعتمان كم شده است. در اینمیان، عدهاي اعلام كردهاند كه خسارت آن طرحها و آن كلنگزنيها حدود 208 ميليارد تومان است. باور كنيد در آن سالها ديگر آنقدر مسئولان وقت همه جا را كلنگ زده بودند كه هر زمان در كوچه و خيابان رد ميشديم يك نفر فرياد ميزد «داداش بپا كلنگي نشي!» همچنين همين الان فقط سه فقره كلنگ در اتاق بنده به زمين زده شده كه كسي نيست آنها را بردارد. البته منتقدان هم بايد انتقادات خود را منطقي مطرح كنند. قرار نيست يك دولتي بيايد و كلنگ بزند و آن كلنگها را ساخته و به سرانجام برساند كه! اگر اينطوري باشد كه دولتهاي بعدي خيلي خوششان ميشود. بنابراين در برخي از كشورها هر دولتي كه بر سر كار ميآيد نهايتا تعدادي كلنگ جديد به كلنگهاي قديمي اضافه ميكند و با لبخند کلنگ را در اختيار رئيس دولت بعدي قرار ميدهد. البته به نظرم بهتر است مباحث را در تاكسي به سرانجام برسانيم و حداقل نظرات تحليلگران سيار در تاكسيها را هم جويا شويم. بالاخره آنها از بنده و شما چند پيراهن بيشتر در زمينه تحليلهاي سياسي پاره كردهاند. همين قدر كه گيلاس به كيلويي صد هزار تومان و چغاله بادام به كيلويي هشتاد هزار تومان رسيده باعث ميشود كه انسان ميل به زندگياش را از دست بدهد. در اين ميان يكي از مسئولان وزارت بهداشت اعلام كرده كه غلات و حبوبات تاريخ مصرف ندارند و به تاريخ مصرف بهينه آنها توجه كنيم. هرچند بنده هرچقدر تحقيق كردم متوجه نشدم كه منظور از«تاريخ مصرف بهينه» دقيقا چيست، يعني حبوبات تا زماني كه منجر به نفخ شوند بهينه هستند و هر زمان كه به صورت «مشقي» عمل كنند ديگر تاريخ مصرف بهينه شان گذشته است؟ اصلا امروز بنده متوجه هيچكدام از فرمايشات دوستان نشدهام. اينكه مصرف بهينه حبوبات ديگر چيست و چگونه ميشود در چهار ساعت خروجي يك جلسه تنها به تغيير نام يك ايستگاه مترو ختم شود به بنده اين را مي رساند كه سريعا بايد سوار يك تاكسي شده و نظر راننده محترم آن را جويا شوم!