علی باباچاهی؛ همچنان در اتاق مناقشه و شعر...
علی باباچاهی از دهه چهل تا امروز بهطور پیوسته و مستمر، در شعر معاصر ایران حضور دارد، حتی اگر شعرهایش را دوست نداشته باشیم، اما حضور و تاثیرش را نمیتوانیم انکار کنیم. باباچاهی در هر دهه با حضوری دیگر در شعر، با وضعیتی متفاوت در شعر، با همه منتقدان سرسختی که هماره داشته و دارد، عرضاندام کرده و همچنان هم، بااینکه مثل دیگر شاعران دهه چهل نتوانست یا نخواست در لایههای مختلف اجتماع حضور پیدا کند، رسالت دیگری در شعر ایران به عهده گرفت: از صف بیرون پرید و راه خودش را خلاف جهت رودخانه شعر رفت. او با ایمان و باور به شعرش و راهی که در پیش گرفته، با تجربهگرایی در شعر امروز، همچنان پیشتاز حوزه نظری و تئوری شعر است؛ همچنان شعر میگوید، همچنان کتابهای بعدی شعرش منتشر میشود، همچنان نقد و نظرهایش درباره شعر و شاعران ایران منتشر میشود، همچنان درباره او و شعرهایش فیلم ساخته میشود، همچنان درباره او کتاب نوشته میشود، همچنان مصاحبههایش کتاب میشود، و همچنان با آن «قیافه مشکوک» در شعر امروز ایران، «بیرون پریدن از صف» را میآزماید و دری دیگر میگشاید به اتاق مناقشه: به اتاق شعر.