نیمقرن جنون شاعرانگی علی باباچاهي
هرمز عليپور*
علي باباچاهي يكي از پرفروغترين نامها در شعر معاصر ايران است كه آوازه سبك و شعر ويژهاش مرزهاي كشور را درنورديده، و اكنون پس از بيش از پنج دهه فعاليت جدي و حرفهاي شعر، ستوني براي ادبيات ايران محسوب ميشود. من با او دوستي حداقل پنجاه سالهاي دارم كه اين دوستي به نوعي بخش وسيعي از كارنامه ادبي او را به چشم ديده است؛ و شاهد تلاشها و ممارستهايش در حوزه ادبيات متجدد ايران بوده است. از آغاز نيز با آنكه اختلاف سني فراواني با او نداشتم، اما از مخاطبان جدياش بودهام و كارهاي تغزل اجتماعي او را دنبال كرده و بسيار دوست ميداشتهام. و اكنون كه اين تاريخ بلند را نظاره ميكنم به حقيقت درميیابم كه باباچاهي شاعري است با پروندهاي بسيار متنوع و گونهگون كه بخش وسيعي از تاريخ شعر مدرن را شامل ميشود. او درواقع شاعري است كه اكنون ميتوان گفت كه در پروش و رشد شيوه ويژهاي از زبان شعري و همچنين در پرورش بسياري از شاعران جوان معاصر نيز تاثيرگذار بوده است.
نگاهي به كارنامه ادبي باباچاهي به دقت نشان ميدهد، كه او هميشه در شعر حضور داشته است. و اين حضور مكرر هيچگاه خالي از شاعرانگي و جنون او نبوده و اتفاقا اكنون نيز كه سالي و سني بر او گذشته اين شاعرانگي و جنون او براي شعر و به واسطه شعر جوان مانده است. اين ادعا را ميتوان با مطالعه كتابهاي جديد او به اثبات رساند.
يكي از نكاتي كه شعر او هميشه براي من داشته است و بسيار قابل تامل خواهد بود اين نكته است كه هيچگاه نشده كه من، چند پيشامد از شعر او را بخوانم، و يا كليتي از شعرش را مطالعه كنم، و يا اينكه به سطرها يا بندهايي از شعرش برخورم؛ كه بيانگر بيتابيها و بيقراريهاي شاعرانه و داتي او نباشد. در اين ميان البته يك نكته بسيار مهم ديگر در همه شعرهاي باباچاهي كه در كنار اين بيتابي و بيقراري نمود دارد؛ طنز خاص خودش است، كه در زير آن معاني اجتماعي نهفته است و همين شعر باباچاهي را شكل و شمايل ويژهاي بخشيده است.
كار نقد و بررسي و تاثير حضور ادبي علي باباچاهي در شعر معاصر نياز به يك كار دقيق علمي و حرفهاي دارد. هيچ شخصي نميتواند مدعي باشد كه شعر باباچاهي را ميتوان در يك يادداشت بررسي كرد؛ چراكه كار شعري او بسيار وسيع است. و مشخص است كه من در اين يادداشت تنها از نگاه يك مخاطب شاعر حرف ميزنم.
باباچاهي ماهي رودخانه يا درياي شعر است و من پاس مينهم لحظههايي را كه با شعر او شعر خوانده و عاشقي كرده يا كه به غمگيني شاعرانهاي رسيدهام. و ياد ميكنم از اوقات و ايامي كه همه چيز زيباتر بود و باز به عنوان تنها يك مخاطب، زندگي شاعرانه او را كه درواقع تمام عمرش را وقف آن كرده است؛ چراكه او چون هر شاعر و هنرمند ديگري هواخواهان و منتقدان خود را دارد و چه بسا به دلايل نظريات ساختارشكنانهاش منتقدانش بيش از هواخواهانش باشند، در آخر اگر قرار باشد يك جمله بنويسم اين است كه باباچاهي يكي از شاعران موفق عصر ماست.
*شاعر و منتقد. از آثار: نیمرخ آهو