راه مبارزه با تنبلی
پيامبر گرامي اسلام (ص) ميفرمايند: «پروردگارا نعمت سرزندگي و كوشايي را به ما ارزانيدار و از سستي و تنبلي و ناتواني و بهانه آوري و زيان و دل مردگي و ملال محفوظمان بدار.» (بحار الانوار، مجلسي، محمد تقي، ج91، ص125) تنبلي و كسالت آفتي است كه دامنگير اكثر افراد، چه پير و چه جوان شده است. تنبلي سرآغاز تمامي محروميتها است. شخص تنبل از آنجا كه حال و حوصله انجام كاري ندارد خموده و ناتوان كناري مينشيند و منتظر گذران شب و روز است. روزش را بيحاصل شب ميكند و شبش را بيثمر روز. خمودگي و رخوت دروني اش توان انجام امور را از او ميگيرد. نتيجه اين ناتواني و بيحوصلگي آن است كه بسياري از موقعيتها و شرايط خوب زندگي را از دست ميدهد. او نه تنها در كسب و كار توفيق نمي يابد بلكه موقعيتها و شرايط مطلوب اجتماعي را نيز از دست ميدهد و در دام انواع محروميتها خواهد افتاد. از اينروست كه اميرالمومنين علي (ع)تنبلي و ناتواني را همراه هم دانسته و حاصل آن را فقر و نداري معرفي ميكنند. شخص تنبل نه تنها دنياي خود را نابود ميكند بلكه آخرتش را نيز تباه كرده چرا كه آنكه دنيا را به بيحاصلي و بيثمري گذرانده اندوخته اي براي آخرتش ندارند. امام باقر (ع) تنبلي را تباهكننده دين و دنيا ميخوانند و ميفرمايند:«تنبلي به دين و دنيا زيان ميزند.». در ادامه به ذكر بخشي از آنچه با بهره گيري از كلام معصومين (ع) براي حل اين آفت است ميپردازيم.
استعانت از خداوند متعال
از آنجا كه تنبلي و رخوت امري ناپسند است و آثار مخرب بسياري دارد بزرگان دين، علاوه بر آنكه براي دوري از اين معضل تلاش مينمودند دست نياز به سوي بارگاه الهي بالا ميبردند تا آنان را ياري نموده و از تنبلي رهايي بخشد و تواني به ايشان ارزاني دارد تا همواره سرزنده و كوشا باشند. پيامبر اكرم (ص) اينگونه با خداي خويش مناجات مينمودند كه: «(بحار الانوار، مجلسي، محمد تقي، ج91، ص125) نعمت سرزندگي و كوشايي را به ما ارزانيدار و از سستي و تنبلي و ناتواني و بهانه آوري و زيان و دل مردگي و ملال محفوظمان بدار.»
بهكار گيري عزم و اراده
اراده انسان مانند موتوري است كه باعث حركت و پيشبرد فرد ميشود. شخصي كه عزمي راسخ و اراده اي فولادين دارد همواره در انجام كارهايش موفق خواهد بود. چنين فردي هيچگاه مغلوب نمي شود و هرگز از انجام اعمالش باز نمي ايستد. انسان بااراده به آساني بر همهچيز فائق آمده و هيچگاه شكست نمي خورد. انسان پر توان و با اراده به جنگ با بيحوصلگي اش ميرود و با بهره گيري از توان و عزم راسخش بر بيحوصلگي و تنبلي اش چيره ميشود. در روايتي؛ امير المومنين علي (ع) به توجه دادن به اين عنصر مهم پرداختهاند و ميفرمايند: «با عزم و اراده به جنگ سستي برويد»
مداومت بر انجام عمل در هنگام سستي
هنگامي كه سستي و رخوت به سراغ آدمي ميآيد؛ انسان از انجام عملي كه بدان مشغول بوده بازمي ايستد. در اين حال فرد حوصله انجام هيچ كاري ندارد و كارهايش را رها ميكند. آنچه به تجربه همه ما آن را درك نموديم آنست كه معمولا در اين حالت بيحوصلگي بر شخص غلبه يافته و او را به سكون ميكشاند اما اگر در اين حال فرد به عمل خود ادامه دهد و به حال دروني اش بها ندهد و تسليم آن نگردد پس از مدت كوتاهي اين حس در او از بين ميرود.
پرهيز از به تعويق انداختن امور
در برخي موارد؛ به تاخير انداختن امور سبب ميشود تا شخص در انجام كارها توفيق نيابد و اين تاخير، شور و اشتياق انجام عمل را از او ميگيرد. در اين حال شخص توان انجام كار را از دست ميدهد و سستي دامان او را ميگيرد. برحذر داشتن از تاخير در انجام امور، امري سفارش شده از سوي معصومين (ع) است.
انتقاد سازنده
انتقاد ميتواند مثبت و سازنده يا منفي و مخرب باشد و عوامل متفاوتي بر آن موثر است. بايد توجه كرد كه نحوه انتقاد كردن در عكس العمل طرف مقابل و ميزان پذيرش او تاثير بسزايي دارد. توجه به نكات زير به شما كمك ميكند تا بتوانيد انتقادات خود را به نحو سازندهاي ابراز كرده و از آن نتيجه بگيريد:
1. قبل از شروع انتقاد بهتر است فرد را مورد تحسين قرار داده و برخي نكات مثبت او را متذكر شويد. البته تحسين را با چاپلوسي و تملق نبايد اشتباه گرفت، هميشه ميتوان موضوعي حقيقي را براي ستايش پيدا كرد و آن را با ظرافت بيان نمود. بديهي است تعريف نبايد غير واقعي باشد چون در اين صورت فرد مقابل متوجه بياساس بودن كلام ستايشگر خويش خواهد شد و آن را جدي نخواهد گرفت.
2. براي اينكه درك صحيحي از موقعيت داشته و انتقادتان به واقعيت نزديكتر باشد بهتر است خود را منصفانه به جاي ديگران بگذاريد و از دريچه چشم آنها نگاه و احساس كرده و بعد به داوري بنشينيد.
3. بهتر است زماني كه كار از كار گذشته و ديگر نميتوان تغييري در شرايط ايجاد كرد از انتقاد خودداري كنيد، اين كار مثل آب درهاون كوبيدن بوده و تنها اثر آن خدشهدار شدن روابط است.
4. تكرار يك انتقاد ثمري نداشته و موجب حساس شدن و عصبانيت فرد مقابل ميشود. اين كار نه تنها مشكل را حل نخواهد كرد بلكه بر بار عاطفي مساله افزوده و هر بار واكنش در برابر آن را شديدتر ميكند.
5. گاهي شخص در مواجهه با انتقاد احساس ميكند كه طرف مقابل ميخواهد تلويحا به او بقبولاند كه من از تو بهترم، چون تو اين عيب را داري براي پيشگيري از بروز اين سوءتفاهم بهتر است عيب خود را در آن مورد به زبان بياوريد و بعد انتقاد كنيم. مثلا اگر ميخواهيم به دوستمان بگوييم تو هميشه دير ميآيي بهتر است بگوييم يكي از عيبهاي من تاخير و دير آمدن است، ميبينم كه شما هم مثل من هستيد و اغلب دير ميآييد.
6. در سخنان طرف مقابل حقيقتي را پيدا كنيد و حتي اگر با مجموعه سخنان او موافق نيستيد، او را تاييد كنيد، اين كار باعث ميشود او هم احساس پيروزي كرده و با آمادگي بيشتري پذيراي حرفهاي شما باشد.
7. در زمان انتقاد لازم نيست همه گذشته فرد را مورد سرزنش قرار دهيد يا همه شخصيت او را زير سوال ببريد، توجه كنيد كه فقط بر همان مورد خاص مد نظر خود تاكيد كنيد و او را مطمئنسازيد كه انتقاد شما فقط درباره يكي از صفات يا رفتارهاي اوست ونه كل شخصيتش .