چگونه با آدمهای انتقادی کنار بیاییم؟
انتقاد اگر با نیتی سالم و با کلماتی به جا انجام شود و اگر در حد متعادل باشد میتواند به رشد و کمال ما کمک کند. تا اینجای قضیه مشکلی وجود نخواهد داشت ولی اگر انتقاد به یک عادت و رویه ارتباطی تبدیل شده باشد طوری که به خاطر هر اتفاق کوچکی از دیگران انتقاد کنیم خیلی زود از گردانه روابط اجتماعی کنار گذاشته خواهیم شد. دلیل آن هم مشخص است؛ آدمها از شخصیتهای انتقادی خوششان نمیآید چون این افراد فقط از دیگران انتقاد میکنند و آنقدر خودشان را قبول دارند که اجازه هیچ نقد و نظر متقابلی را به بقیه نمیدهند. در این مقاله درباره گروههای مختلف این افراد و راههای کنار آمدن با آنها صحبت میکنیم.
انتقادیها چه کسانی هستند؟
سبک رفتاری انتقادی بودن و در عین حال انتقاد پذیر نبودن، اغلب در افرادی دیده میشود که در یک یا چند تا از گروههای زیر قرار میگیرند:
گروه خود برتر بینها
این گروه آنقدر در خیال موفقیت، قدرت و کاردُرُستی خودشان غرق شده اند که نمیتوانند ایرادهایشان را ببینند. این افراد وقتی در موقعیت ارزیابی خودشان قرار میگیرند نسبت به وقتی که میخواهند دیگران را ارزیابی کنند، از معیارهای مطلوبتری استفاده میکنند و در نتیجه حاضر نیستند همانقدر که از دیگران انتقاد میکنند مورد انتقاد واقع بشوند.
گروه بدبینها
این آدمها چون به دیگران اعتماد ندارند همیشه آماده اند تا از هر کاهی کوه بسازند و در نتیجه مدام در حال انتقاد کردن و زیر سوال بردن رفتارهای بقیه هستند. آنها حتی به خاطر هر مشکلی که برای خودشان پیش میآید هم دیگران را سرزنش میکنند و در مقابل زیر بار پذیرش هیچ سرزنش یا مسئولیت و شکستی نمیروند.
گروه کنترل گرها
این افراد تمایل زیادی برای کنترل کردن رفتار دیگران دارند و از انتقاد کردن به عنوان ابزاری برای کنترل استفاده میکنند. مانند دو گروه قبل این اشخاص تمایلی برای پذیرفتن انتقادات دیگران ندارند.
گروه فراریها
عده دیگری هم هستند که دیگران را مورد هجمه بیامان انتقادات خودشان قرار میدهند تا فرصت انتقاد کردن را از آنها بگیرند. افرادی که از این تاکتیک که نوعی فرار رو به جلو تلقی میشود استفاده میکنند، مانند گروههای قبل، عزت نفس پایینی دارند و برای محافظت از همین مقدار کم عزت نفس، دست به رفتارهای انتقادی افراطی میزنند. برخی از وسواسیها و افسردهها را میتوان در این گروه جای داد. هیچ کس را نمیشود از چرخه روابط اجتماعی حذف کرد. درست است که کنار آمدن با بعضی از افراد مثل افراد انتقادی سخت است اما اگر چنین کسی همکار یا همسایه و یا یکی از اقوام نزدیک شما باشد ناگزیرید که با او رابطه داشته باشید. برای اینکه در این کار موفق بشوید لازم است با چند راهبرد آشنا باشید:
حساس نشوید
وقتی با یک آدم انتقادی مراوده میکنید این احتمال به مقدار زیاد وجود دارد که بعد از مدتی از کوره در بروید و بخواهید با یک جمله حسابی جواب انتقادهای پایان ناپذیر او را بدهید. شاید این کار به طور موقت حالتان را بهتر کند اما یادتان باشد که این فرد انتقاد گر کسی است که شما ناگزیرید برای مدتی نامعلوم با او سر و کار داشته باشید پس سعی کنید به جای اینکه به فکر تلافی باشید آرامش خودتان را حفظ کنید. برای این کار میتوانید مثلا روی تنفستان تمرکز کنید.
بحث نکنید
اشخاص انتقادی افراد سر سختی هستند و هر قدر هم که شما برای متقاعد کردنشان تلاش کنید باز هم آنها از مواضع خودشان کوتاه نمیآیند که هیچ، بیشتر در لاک دفاعی فرو میروند و انتقادیتر هم میشوند. البته این به معنای آن نیست که شما هر انتقادی که آنها کردند را بپذیرید، شما میتوانید با قاطعیت و متانت توضیحاتی به آنها بدهید ولی باید مراقب باشید که در لاک دفاعی فرو رفتنِ آنها به شما هم سرایت نکند.
مرزگذاری کنید
عذرخواهی کردن و یا ژست انتقاد پذیری گرفتن در برابر افراد انتقادی، باعث تغییر رفتار آنها نمیشود. پس برای اینکه از فشارهای ناشی از رابطه با این افراد ایمن بمانید، سعی کنید مرزهایی را برای خودتان تعیین کنید.
احساساتتان را بیان کنید
مورد انتقاد مکرر واقع شدن باعث ناراحتی و خشم میشود. لازم است فرد قابل اعتماد و آگاهی را برای در میان گذاشتن احساساتتان پیدا کنید و یا احساساتتان را بنویسید.
با احترام برخورد کنید
مهم نیست دیگران چه رفتاری میکنند مهم آن است که شما با برخورد محترمانه تان، شان والای خودتان را حفظ کنید.
روحیه خودبرتربینی
يكی از موانع جدی تواضع، روحيه خود برتر بينی و تكبر است. كسی كه خود را برتر از ديگران میبيند نمی تواند در برابر آنان، فروتنی كند. در آيات و روايات و در كلمات بزرگان اخلاق، تواضع و تكبر به يك ديگر آميخته شدهاند. برای اينكه صفت پسنديده تواضع بيشتر شناخته شود و با توجه به قاعده «موضوعات با ضد خود شناخته میشوند»، شايسته است اين صفت رذيله را بهطور مختصر بررسی كنيم.
تكبر و خودپسندی
بين تكبر و خودپسندی تفاوت است. خودپسندی يا عجب، احتياج به طرف مقابل ندارد؛ يعنی اگر شخص به تنهايی باشد، متصور است كه خودبين و خودپسند باشد؛ در حالی كه در تكبر، طرف لازم است و كافی نيست كه انسان خود را بزرگ بداند، زيرا چه بسا كسی خود را بزرگ میشمارد ولی ديگری را بزرگتر از خود يا مثل خود میپندارد. در اين صورت، شخص مذكور تكبر نورزيده است، ولی خودپسند است. پس در هر خودپسندی، تكبر نيست، اما در هر تكبری، خودپسندی هست .
تكبر و عزت
تكبر و عزت نفس نيز تفاوت دارند. تكبر، يك خوی ناپسند و عزت، يك صفت پسنديده محسوب میشود. در تكبر، خصلت خود برتربينی و تحقير ديگران ديده میشود كه بار منفی دارد، اما عزت به معنای نفی ذلت و خواری و حفظ وقار و كرامت انسانی است كه هرگز با تواضع و فروتنی منافات ندارد.