تفاوتهایی که کار را ساخت میکنند
آتیلا پسیانی*
بازیگری در مدیومهای مختلف مشکلات بسیاری را به همراه دارد که هنرمند برای حضور در آنها باید تمرین، تلاش و مطالعه بسیاری انجام دهد.اگر مسیر بازیگریام را دنبال کنم، نمیتوانم بگویم همهجا و همیشه، سلیقهام دنبالکننده آن جریان بازیگری بوده است.بههرحال به عنوان یک بازیگر در دست جریانات مختلف تلویزیون و سینما و کمی نزدیکتر در تئاتر بودهام؛ آنجایی که در مرحله اول اشتهار شما را به شکل عمومی تامین میکند. همیشه با خودم فکر میکردم آتیلا پسیانی با آن اشتهاری که در بازیگری دارد و آن را از تلویزیون و سینما به دست میآورد، چگونه نسبتش را احیانا با تماشاگرهایی که از آنجا او را شناسایی میکنند و به تماشای تئاترش میآیند، برقرار میکند؟! وقتی مخاطب بازیگری را در تلویزیون و سینما دنبال میکند، در یک مدیوم به بازیگری او علاقهمند میشود اما ممکن است در سالن نمایش با آن بازیگر همیشگی روبهرو نشوند.برای همین در مغز من همیشه به شکل خیلی عجیبی دو تا آدم وجود دارد که یک جایی وقتی در تئاتر با همدیگر پیوند میخورند، میتوانم كنار هم قرارشان دهم.به عنوان یک بازیگر در سینما و تلویزیون خیلی بیشتر بخشی از حرفهام را انجام میدهم. خوشبختانه در سینما باز هم جزو بازیگرهای نسبتا خوششانس بودم که فیلم بد، کمتر دارم. نه اینکه ندارم. در تلویزیون هم تقریبا همینطور است؛ یعنی سریالهایي درخور اعتنا در تلویزیون دارم که نوع انرژی من در این فیلمها و سریالها با بسیاری از فیلمها و سریالهایی که صرفا بهخاطر امرار معاش انجام دادم، متفاوت است. اصلا نوع انرژی متفاوت است. یک جایی از دانستهام و کیسهای که همراه دارم، استفاده میکنم و قرارداد میبندم و کارهایم را انجام میدهم.سعی میکنم شریف باشم و کمکاری نکنم.اما یک جایی هست که برایم مهم است؛ براي مثال وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم، زاویه دید کارگردان برایم مهم است.کشفهایی که در فیلمنامه میکنم برایم مهم است که چهکار میکنم و منطبقکردن اینها بر بازی خودم برایم مهم است. فکر میکنم، کار میکنم و در جملات فیلمنامه بر مبنای چیزی که پیش میبرم، تغییراتی میدهم، چون معمولا جملات فیلمنامه خیلی بیدقت نوشته میشوند. اما در تئاتر همه مراحلش برایم اهمیت دارد. زمانی که جوان بودم، در کارگاه نمایش زمانهای خیلی زیادی را با تئاتر سر میکردم. حالت کارمندی را نداشتیم که هفت، هشت ساعت سر کار باشد و بعد برود. حتی اینجور هم نبود که فقط نمایشی را تمرین کنیم، بلکه، چه در حال تولیدکردن نمایشی بودیم، چه نبودیم، همیشه تمریناتمان جاری و ساری بود و مرتب کار بدنی و موسیقی میکردیم. همه کارهایی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم به بازیگری ربط پیدا میکرد را انجام میدادیم و ساعتهای بیپایان گفتوگوهایی داشتیم درباره تمامی پیشنهاداتی که از بسیاری از آدمهایی که بازیگری را میشناختند به ما میشد، برای اینکه فلان نمایش یا فیلم را ببینیم. در کنار اینها، چه در کارگاه نمایش و چه زمانی که از طریق کارگاه نمایش در جشن هنر شیراز شرکت میکردیم، ورکشاپهای فراوانی هم با هنرمندان خارجی که بهترینهای زمان خودشان بودند داشتیم.بنابراین برای حضور در مدیومهای مختلف، بازیگر باید بتواند تفاوتها را تشخیص داده و آنها را در بازی خود لحاظ کند، در این صورت میتواند به موفقیت دست پیدا کند.
* بازیگر و کارگردان تئاتر، تلویزیون و سینما