روایت چیستا یثربی از اولین بازیگریش
من ذاتا بازیگرم
چیستا یثربی که پیش از این به عنوان داستاننویس، منتقد، نویسنده فیلمنامه و نمایشنامه و کارگردان تئاتر شناخته میشد حالا حوزه جدیدی را تجربه میکند. یثربی این روزها با نمایش شب نمایشی تک نفره و روانکاوانه به تالار سایه مجموعه تئاتر شهر آمده تا زندگی و درونیات 10 شاعر مرده را روایت کند. هنرآنلاین با وی گفتوگویی را انجام داده که درادامه میخوانید.
آیا پیش از نمایش شب به اینکه بازیگری کنید فکر کرده بودید؟
زمانی که دانشجوی روانشناسی بودم دانشکده ما یک دوره کلاس بازیگری برگزار کرد، که من هم در آن شرکت کردم. زندهیاد فهیمه راستکار و خانمها شهره لرستانی، ژاله علو و دکتر پروانه مژده مربیان این کلاس بودند. خانم لرستانی و راستکار میگفتند بازیگر خوبی هستی. ولی من هیچگاه به جز یک کار کلاسی بازیگری نکردم. از همان ابتدای ورودم به عرصه هنر تئاتر هم پیشنهادات زیادی برای بازیگری در تئاتر و تلویزیون داشتم، اما هیچگاه نپذیرفتم و به گونهای با بهانه آوردن پیشنهادات را رد میکردم. خوشبختانه با به دنیا آمدن فرزندم دیگر توانستم به راحتی نه بگویم و پیشنهادات را نپذیرم.
چه شد که در نمایش شب بازی کردید؟
این نمایشنامه، متن بسیار سختی است. من برای این نقش بازیگران زیادی را آوردم که هر کدام مشکلات خاص خود را داشتند و خیلی مواقع نمیتوانستند نقش 10 شخصیت را روی صحنه به تنهایی اجرا کنند. اما یک روز رئیس تئاتر شهر از من پرسید چرا خودت این نقش را بازی نمیکنی. آقای محمد حاتمی هم وقتی به تمرین ما آمده بود همین موضوع را مطرح کرد. در این میان بازیگرها هم به بهانههای مختلف نمیتوانستند با ما همکاری کنند تا اینکه پیشنهاد بازی کردن خودم جدیتر شد و همه میگفتند تو وقتی بازیگران را راهنمایی میکنی خودت بهتر از آنها به ایفای نقش میپردازی. با اینکه تنگی نفس داشتم هفت شب پیش از جشنواره تئاتر فجر در تئاتر شهر نمایش را اجرا کردم و فوقالعاده بود. احساس میکردم بهجای تنگی نفس، نفسم باز شده است، جوان شده بودم. همه نقدها و گفتهها مثبت بود و بیشتر توجهها به سمت تجربه من در بازیگری بود.
دیدتان در ابتدا به کار بازیگری چگونه بود؟
برایم قابل تصور نبود. بازیگر باید جلوی مخاطب خودش باشد. من هیچگاه این تجربه را نداشتم و همواره احساس میکردم باید در اتاق فرمان باشم و خیلی جدی به امور هدایت بازیگران و دیگر عوامل توجه کنم. اما بازی در این نمایش با وجود اینکه وظیفهای بیشتر و پر ریسک بود برایم بسیار جالب شد. برای من یک تخلیه روانی بود.
چه تفاوتی بین این اجرا و اجرای پیشین پیش از جشنواره فجر وجود دارد؟
تفاوتها زیادند. من هیچگاه دوست ندارم یک نمایش را دوبار و به یک شکل روی صحنه ببرم. نمایش در اجرای قبلی یک شخصیت دیگر هم داشت که آن شخصیت حذف شد، بهجای آن شعرای جدیدی به بازی آن تک پرسوناژ اضافه شدند. همچنین طراحی صحنه و لباس و نور کاملا متفاوت شد.
جنس کارهای شما همواره روانکاوانه بوده است. کدام زودتر رخ داد، درام یا روانشناسی؟
من از ابتدا آدمی درونگرا بودم و به روان آدمها و خوابها و رویا فکر میکردم. من رتبه اول علوم تجربی بودم و میتوانستم پزشکی بخوانم اما خودم به سبب این گرایش رفتم سراغ روانشناسی. ضمن اینکه من نقد رمان و اساسا داستاننویسی و سپس نمایشنامهنویسی را زودتر از روانشناسی شروع کردم.
تحصیل در رشته روانشناسی چقدر به تجربه بازیگری شما کمک کرد؟
بدیهی است که بسیار کمک کرد. وقتی کسی روانشناسی میخواند در واقع دارد شخصیتپردازی میخواند. اینکه در این نمایش میتوانم در آن واحد نقش چند شخصیت را بازی کنم و به شکلی سیال از یک شخصیت به شخصیت دیگری بروم برآمده از همین تجربه روانشناسی است. به خصوص اینکه هدایت بازیگر در یک درام روانشناسانه بسیار دشوار است و من الان بسیار راحتتر شدهام چرا که خودم آنچه را که میخواهم را اجرا میکنم. البته من ذاتا بازیگر هستم. من در خانه همیشه در حال نقش بازی کردنم و از اینکه بازیگری را در زندگی تجربه کنم، لذت میبردم و حالا این لذت من به صحنه تئاتر آمده است.
محمود عزیزی:
سرمایههای تئاتر رو به زوال هستند
محمود عزیزی با اشاره به شرایط نامناسب تولید تئاتر تاکید کرد که جوانان تئاتری به عنوان سرمایههای این عرصه هنری به دلیل نبود حمایتهای لازم رو به زوال هستند. محمود عزیزی که چندین سال است در مقام کارگردان تئاتر اثری را به صحنه نبرده است درباره این روند و وضعیت گفت: طی ۹ سال گذشته تنها یک بار نمایشی را به صحنه برده ام و همچنان این وضعیت ادامه دارد و با وجود اینکه چندین نمایشنامه را مدنظر دارم، شرایط برای تولید و به صحنه بردن نمایشی جدید فراهم نیست.وی اظهار کرد: من نمیتوانم برای تولید نمایش اسپانسر بیاورم و در عین حال هم اگر بخواهم نمایشی را به صحنه ببریم پول مورد نیاز را ندارم. از سوی دیگر اگر بخواهم تهیه کننده هم بیاورم که باید باب میل او گروه را تشکیل دهم. به همین خاطر تولید و اجرای یک اثر نمایشی در شرایط فعلی بسیار سخت است.این بازیگر و کارگردان تئاتر یادآور شد: اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان متولی تئاتر پول ندارد و تالار وحدت هم که اصلا وارد پروسه تولید تئاتر نمیشود. طی صحبتی هم که با آقای مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیداشتم گفت که امکاناتمان کم است. عزیزی با بیان اینکه نگرانی و ناراحتی من فقط به خاطر اجرا نداشتن خودم نیست، تاکید کرد: من نگران جوانهایی هستم که وارد عرصه آکادمیک تئاتر میشوند. حداقل زیرساختهایی که بخواهد فراهم شود تا باعث دلگرمیاین جوانان بشود، وجود ندارد. برخی مواقع کارهایی از جوانها میبینم که حیرت زده ام میکند؛ کارهایی که بدون کمترین امکانات و حمایت تولید و اجرا میشوند. اگر روند به همین شکل ادامه پیدا کند و از جوانان تئاتر حمایت نشود، این نیروها که به عنوان سرمایه تئاتر هستند، رو به زوال میروند. این هنرمند شناخته شده سینما، تئاتر و تلویزیون تصریح کرد: نمیدانم مسئولان فرهنگی ما مشغول حفظ جای خود هستند یا کارهای دیگری که نمیتوانند به عرصه فرهنگ و هنر رسیدگی کنند. ما نیازمند این هستیم که مدیریت و برنامه ریزی فرهنگ و هنر ما قانونمند شود.