درد فوتبال ما اینجاست!
اسماعیل شجیع*
هجوم ویچ و پیچها به فوتبال ایران و حضور آنها در دو تیم مطرح کشور و همچنان دلخوشی به وینگو و امثالهم و رفتن برانکو با قراردادهای سنگینتر و بهتر که در نتیجه آوازه فوتبال ایران کسب کرده است و نبود حتی یک سرمربی ایرانی در هیچ کشوری حتی همین همسایههای تازه بهدورانرسیده و این درد آنجا نمیگذارد بخوابی که آموزش فوتبال در ایران سبقه طولانی و بسیار باشکوهی دارد. کمیته آموزش فعلی مجدانه تلاش میکند تا این چالش را به نحوی شایسته بهبود بخشد ولیکن عقبماندگی ناشی از ایجاد اولیگارشی تا پرداختن به اصل آموزشوپرورش مربی واقعی جریانی نیست که بتوان یکشبه ره صدساله رفت. آموزش یعنی فوتبال. یادگیری ابدی یعنی فوتبال و اینکه قانعبودن به توهم دانستن دامی است که فرش قرمز برای مربیان خارجی پهن میکند و ما را گرفتار اندر کوچه بنبست جز به تحقیر نمیکشاند. همکاران عزیز مربی من در سراسر کشور به خود آیید؛ حساب کنید این مربیان کمدانش خارجی بیتعصب سالهاست چقدر از سرمایههای ما را به یغما میبرند. یا مدارکتان را قاب کنید و بیخیال شوید و یا برخیزید و شایستگی خود را قدرتمندانه حداقل به رخ آسیا بکشید، جهان پیشکش. اصلا چرا راه دوری برویم؟ دعوت ۷۷ بازیکن به اردوی تیمملی جوانان مرا کیشومات کرد که دریغ حتی از دعوت یک بازیکن از خراسان به این اردو، یا فوتبال خراسان را چیزی شده و یا تیمملی جوانان را که حتما چشمبسته این عده را دعوت و در نقشه جغرافیا خراسان بزرگ و پراستعداد را به وادی فراموشی سپردهاند و یا با نگاه بدبینانه میتوان گریبان آقایان استعدادیاب این منطقه را گرفت که یا خواب بودهاند و یا طبق معمول سنوات از سر باز کرده و فقط کاغذها را مهر و امضا کردهاند. به هر حال این هم یکی دیگر از ابعاد مظلومیت فوتبال خراسان که گاه و بیگاه و بیشتر از درون ضربهپذیر است و سالهاست روزمرگی و بیتفاوتی و حاصلی جز رشد فردی و جزیرهای نداشته است. خراسان و استعدادهایش را اینگونه به حال خود رها نکنید؛ جوانهایش به کرات این ادعا را ثابت کردهاند، افسوس که دلسوز واقعی در خراسان بزرگ ما کم و یا گم شده است. خراسان بزرگ حتی بدون یک بازیکن میان ۷۷ نفر دعوتی؟! چه حدیث بغضآوری!
* کارشناس و مربی فوتبال