فلسفهاي که محرم را زنده نگاه ميدارد
سوگواري در فقدان يک عزيز، هم امري طبيعي و عاطفي است و نشانه فعّال بودن احساسها و عواطف بشري در يک انسان و جامعه است، هم در مورد اهل بيت پيامبر يک «دستور ديني» است. هر چند برخي از کج فهمان، در اذهان مردم شبهه ميآفرينند و اين اصل را زير سؤال ميبرند، امّا عمل پيامبر اسلام، و امامان شيعه و توصيههاي مکرّر آنان نسبت به گريستن بر سيد الشهدا و يادکردن مصائب خاندان پيامبر(ص) و عزاداري براي آنان و مرثيه سرودن برايشان، زداينده هر شبهه در اين زمينه است. به نقل امام باقر ـ عليه السلام ـ:امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ با دو تن از يارانش از «کربلا» گذر کرد. 20 سال قبل از قيام عاشورا، هنگام عبور از اين سرزمين، چشمانش اشک آلود و گريان شد، سپس فرمود: اينجا مرکبهايشان بر زمين ميخوابد، اينجا محلّ بار افکندن آنان است و اينجا خونهايشان ريخته ميشود، خوشا به حال تواي خاکي که خون دوستان بر روي تو ريخته ميشود.
احياي روح مبارزه با ظلم
عزاداري براي شهيدان، بهخصوص سيد الشهدا ـ عليه السلام ـ هم مايه بقاي نام و خاطره و آثار آن حماسه جاويد است، هم تأثير عاطفي و پيوند دروني ميان عزاداران و پيشوايان حق ايجاد ميکند، و هم نوعي روح مبارزه با ستم را در مردم احيا ميکند.
حفظ مکتب و دستاوردهاي تعاليم پيامبر، در سايه زنده نگهداشتن «فرهنگ اهل بيت» بوده است و از آنجا که حکّام جور، پيوسته تلاش براي محو اين فرهنگ داشتند، عزاداري خود به خود رنگ سياسي و مبارزاتي پيدا ميکند. «بُعد سياسي» در گريه و عزاداري، همان زنده نگهداشتن روحيه مبارزه با ستم و تشکّل انقلابيون شيعه با محوريت کربلاو شهداي عاشورا است. آن همه ثواب و اجر هم، علاوه بر جهات تربيتي و اخروي، به لحاظ آثار و برکات اجتماعي نيز ميباشد.
امروز اگر راه و فرهنگ و تعاليم اهل بيت، زنده و باقي است، در سايه همين برنامههاي احياگر و زنده ساز است. توصيههاي ائمّه، زمينه و بستر مناسبي براي تشکيل مجالس و محافلي شد که عدّهاي با عنوانِ «خطيب»، «واعظ» و جمعي با عنوانِ «مدّاح»، «مرثيه خوان» و «ذاکر»، به خطابه، وعظ، ذکر مصيبت، نقل سخنان، بيان فضايل ائمه و شهدا بپردازند، برکات اينگونه مجالس همواره شامل حال امّت شده است و در ايام و مناسبتهاي ويژه، دلها وانديشهها و تجمّعها و تنها را به هم پيوند داده است. کدام تشکّل سياسي با اين گستردگي و عمق و پايداري ميتوان يافت؟
روضههاي خانگي و دستههاي عزاداري و هيئتهاي زنجيرزني، پوشيدن لباس مشکي و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپايي مجالس و نوحه خواني و سينه زني و مراسم ديگر به هر شکلي که بود، هر يک به نوعي سربازگيري جبهه حسيني است و اين حرکت و موج، در طول زمان ادامه داشته و دارد.
عزادارهاي سنّتي
گاهي برخي اصرار بر عوض کردن شيوه عزاداري و به هم زدن قالبها و در افکندن طرحي نو در احياي حادثه عاشورا دارند. امّا به اعتقاد کارشناسان مذهبي، اگر نتوانيم شيوهاي جديد را رواج دهيم و آن روش سنّتي را هم از دست بدهيم، سرمايه عظيمي را از کف دادهايم. اقشار عظيمي از مردم، ارتباطشان با تشکيلات ابا عبداللّه الحسين ـ عليه السلام ـ همين دستهها، مجالس و هيئت هاست.