اسرائیل در نبرد سایبری با ایران
سجاد عابدي
نيروهاي سايبري ايراني بهعنوان يکي از جنبههاي قدرت نوظهور، به علت صبر زياد، ريسک پذيري، و البته اقداماتِ هدفمند خود، عملا به نيروهايي به شدت خطرناک تبديل شدهاند. اين موضوع، نگراني آمريکا و متحدان آن را به همراه داشته است. اوج گيري قدرت سايبري ايران، از سوي بالاترين سطوح قدرت در اين کشور حمايت ميشود که اين مسئله خود حاکي از اراده جدي تهران جهت تقويت ابزارهاي قدرت خود در زمينههاي مختلف است.
پرسشهاي فراواني در مورد ماهيتِ قدرت سايبري ايران و اينکه چرا اين کشور در برخي مواقع از مهارتها و عملياتهاي سايبري استفاده ميکند، مطرح هستند. به احتمال فراوان با يک واقعيت نگرانکننده براي غرب در مورد ايران که همان اوجگيري توان سايبري است رو به رو خواهيم شد. روندهاي جاري به وضوح نشان ميدهند که بخش زيادي از تحريمها و اقداماتِ بهظاهر تنبيهي که غرب عليه ايران تحميل کرده، بر خلاف هدف اصلي خود(يعني ايجاد بازدارندگي عليه ايران و تضعيف اين کشور)، عملا موجب قدرتگيري اين کشور شده است. جامعه اطلاعاتي آمريکا در گزارش سالانهاي که با محوريت ارزيابي تهديدات عليه اين کشور نوشته شده، تاکيد ميکند «هکرها و نيروهاي سايبري ايران، به نحو قبال توجهي، دانش و تخصص خود را افزايش دادهاند.» اين گزارش نتيجهگيري ميکند که ايران رويکردي فرصتطلبانه را در چهارچوب عملياتها و اقدامات سايبري خود لحاظ ميکند. اين رويکرد به طور خاص در نوعِ عملياتهاي سايبري تهران در هدف قرار دادن زيرساختهاي آمريکا و متحدان آن قابل مشاهده است. براي مثال، کارشناسان در نظامهاي کنترل صنعتي (که همان سيستمهاي کامپيوتري هستند که تاسيسات حياتي را کنترل ميکنند)، اظهار ميدارند که نيروهاي سايبري ايران در اقدامات و عملياتهاي سايبري خود عليه دشمنانشان، از ابزارهاي متنوع و پيچيدهاي استفاده ميکنند. مسئلهاي که خطرِ اقدامات آنها در وارد کردن آسيبهاي جدي به تاسيسات و زيرساختهاي حياتي را تا حد زيادي افزايش داده است.
در نوامبر سال 2021، شرکت «مايکروسافت» در ارزيابي توانمنديهايِ سايبري ايران، اين نکته را مورد اشاره قرار داده که نيروهاي سايبري ايران از صبر و در عين حال سماجتِ زيادي برخوردار هستند. اين مسئله به ويژه در «مهندسي اجتماعي» آنها که در نوع خود اولين قدم در انجام يک عمليات سايبري است قابل مشاهده ميباشد. ايرانيها حتي توانستهاند با صرف زمان زياد، تا حد زيادي اعتمادِ اهداف خود را نيز جذب کنند و آنها رابه دام بيندازند. بايد توجه داشت که يک دشمنِ صبور، عملا دشمني خطرناک تر است. در نقطه مقابل، اسرائيليها ادعا ميکنند که ايران نيز حملات سايبري گستردهاي را به سامانههاي يک بيمارستان و همچنين سيستمهاي آب و فاضلاب اراضي اشغالي انجام داده است. برخي ناظران و تحليلگران بر اين باورند با توجه به حجم تنش هاي سايبري اخير ميان ايران و اسرائيل، احتمالا هنوز در ابتداي راه هستيم و بايستي انتظار درگيري و حملات سايبريِ بيشتري را از سوي دو طرف داشته باشيم. در اين ميان، تحليلگران زيادي با مشاهده الگوهاي حملات سايبري ايران به اين نکته اشاره دارند که ايران در حملات خود روز به روز پيچيده تر عمل مي کند. آن ها به طور خاص به حملات سايبري ايران به شبکه برق و همچنين سروِرهاي اينترنتي در اسرائيل اشاره مي کنند. حملاتي که خساراتي جدي را به سيستم هاي بانکي اسرائيل وارد کردند. ايران به قدري در اين رابطه پيچيده عمل کرده که برخي اسرائيلي ها به خريدِ ژنراتورهاي برق و همچنين تهيه نسخه هاي مختلفِ کپي از مدارکِ و داده هاي رايانه اي خود روي آورده اند. ترس آن ها از اين است که شايد اطلاعات و بسياري از امکانات خود را در جريان اقدامات سايبري ايران از دست بدهند. در اين رابطه، بسياري از نهادهاي اسرائيلي اعلام کرده اند که آمادگي لازم جهت مقابله با حملات پيچيده ايران که امکان دارد موجب ايجاد تلفات گسترده انساني شوند را ندارند. با اين حال، افزايش تنش هاي سايبري ميان ايران و اسرائيل موجب شده برخي تحليلگران اسرائيلي اين آينده تاريک را نيز براي اسرائيل در پيش بيني هاي خود لحاظ کنند. مساله اي که مي تواند حامل خسارات سنگيني براي تل آويو باشد.
دو تغيير مهم ميدان نزاع سايبري ايران و اسرائيل
الف. هدفگيري مدني و اجتماعي: جنگ سايهاي که از 2010 و با اختلال سايبري استاکسنت براي از کار انداختن سانتريفيوژهاي هستهاي نطنز در ايران تشديد شد، اينک و پس از يک سلسله زدوخوردهاي مستمر، معنايي جديد پيدا کرده است. اختلال سايبري در سيستم توزيع سوخت ايران که بنا بر استناد نيويورکتايمز به نقل از دو مقام امنيتي آمريکايي، کار اسرائيل بوده و در سوي مقابل، حملات زيرساختي به چند وزارتخانه رژيم صهيونيستي که به هکرهاي وابسته به حکومت ايران نسبت داده شده؛ جاي خود را به حملات سايبري خدماتي همچون هک اطلاعات گروههاي دوستيابي در يکي از شبکههاي اجتماعي رژيم يا هک دوربينهاي شهري در دو پايتخت رقيب داده است. در واقع، در دور جديد حملات، ساکنين سرزمينهاي اشغالي و شهروندان جمهوري اسلامي هستند که با اختلال در دريافت خدمات يا سرقت اطلاعاتشان روبرو ميشوند. اين تغيير معنادار، نزاع سايبري را به ابزاري براي ايجاد هرج و مرج، توليد نارضايتي اجتماعي و تهديد اقتدار امنيتي تبديل ميسازد و البته پاي هکرهاي پرشمار با تواناييهاي متفاوت را به نزاع باز ميکند. همچون حمله سايبري به شرکت فولاد که براساس نشانهها و سرنخها، کار هکرهاي دولتي رژيم صهيونيستي نيست يا حمله به شرکتهاي بيمه و ارائهکننده خدمات اينترنتي اسرائيلي که اختلالهاي محدودي به دنبال داشته است. همان چيزي که شرکت امنيت سايبري «چکپوينت» نيز بدان تصريح ميکند و از احتمال حمله به هزاران شرکت خصوصي کوچک که انبوهي از اطلاعات شهروندان ايراني و ساکنين سرزمينهاي اشغالي را در اختيار دارند، حرف ميزند. ب. تلاش براي اجماع سازي جهاني با اتکاء بر منابع اقتصادي مشترک: همچنان که رئيس اداره ملي سايبري رژيم صهيونيستي پس از حملات شديد سايبري عليه زيرساختهاي رژيم در اسفندماه گذشته از لزوم ايجاد يک همکاري بينالمللي براي مقابله با حملات سايبري سخن گفت و همان گونه که رژيم صهيونيستي در تلاشي نافرجام کوشيد در ماجراي حمله پهپادهاي انتحاري به کشتي «مرسر استريت»، روماني و بريتانيا و ژاپن را مقابل ايران رديف کند، رژيم صهيونيستي دريافته است به تنهايي و به اتکاي توان فناوري يا ترورهاي امنيتي نميتواند ايران را در منطقه منزوي کند يا مانع پيشرويهاي راهبردي ايران گردد. از اين روست که به دنبال آن است اولاً خطر سايبري ايران را متوجه بازيگران پرشماري در منطقه کند و به ويژه اعراب حاشيه خليج فارس را به مخاصمه با ايران بکشاند و ثانياً از توان سايبري ايران همچون دانش هستهاي او بازتاب تروريستي بسازد. اسرائيل در شرايط فعلي در هراس است که مبادا حملات سايبري ايران، توانايي هاي اقتصادي و فناوري آن را فلج کنند. مساله اي که مي تواند براي بانک ها، بيمارستان ها، و نهادها و زيرساخت هاي تجاري اسرائيل شديدا آسيبزا باشد. حملات سايبري اخير ايران به برخي پايگاه هاي داده اي و اطلاعاتي اسرائيلي نشان داد که تل آويو تا حد زيادي جهت مقابله با حملات سايبري، از فقدان آمادگي رنج مي برد. در واقع، اين حملات نشان دادند که اسرائيل تا حد زيادي در برابر اقدامات سايبري عليه خود آسيب پذير و شکننده است. جداي از اين ها، اگر روند تنش هاي سايبري ميان ايران و اسرائيل ادامه پيدا کنند، امکان دارد تهران در حوزه هاي تسليحاتي و موشکي اسرائيل نيز نفوذ کند که اين موضوع در نوع خود مي توان تبعات مرگباري را براي اسرائيل به همراه داشته باشد . مؤسسه مطالعات امنيت ملي اسرائيل (INSS) در چند ده مصاحبه با پژوهشگران و کارشناسان و مقامات امنيتي رژيم صهيونيستي يک ارزيابي جامع از تهديدات بنياديني که رژيم با آنها روبروست، ارائه کرده است. ارزيابي اين مؤسسه نشان ميدهد در همه تهديداتي که موجوديت اسرائيل را تهديد ميکند، يعني «شکلگيري يک ائتلاف منطقهاي سياسي-اقتصادي عليه رژيم صهيونيستي»، «تکثير سلاحهاي هستهاي در غرب آسيا»، «موشکباران فراگير و دقيق و همهجانبه ساختارهاي شهري و سيستمهاي دفاعي رژيم صهيونيستي از سوي ايران و هستههاي وابسته آن»، «منزويسازي حقوقي و اقتصادي و هويتي رژيم صهيونيستي» و در نهايت «تفرق، اختلاف و تشتت اجتماعي فضاي داخلي رژيم صهيونيستي»، سايبر نقشي تعيينکننده و اساسي دارد. سايبر مرزي ندارد و دانش، حبس نميشود، حتي اگر ارادهکنندگان اين مرزبندي و حبس، با مخوفترين آژانسهاي امنيتي جهان و مجهزترين ارتشهاي نظامي دنيا همکاري و همدستي داشته باشند. آنچه در اين ميان کاملا آشکار است اين نکته است که اساسا ايران در برابر حملات سايبري اسرائيل، موضع سکوت اتخاذ نخواهد کرد. ايران تيم هاي سايبري مختلفي دارد که به طور مرتب به حملات سايبري اسرائيلي ها پاسخ مي دهند با اين حال يک نکته اساسي در اين ميان بايد مورد توجه قرار گيرد: "حملات سايبري مي توانند تبعات وخيم و مرگباري را نيز با خود به همراه داشته باشند".