قاتل جسد مومیایی در انتظار محاکمه
مرد ميانسال که هنگام انتقال يک جسد موميايي، عکسش توسط زن همسايه ثبت شده بود، بزودي در دادگاه کيفري محاکمه خواهد شد. رسيدگي به اين پرونده از ظهر شنبه 30 بهمن سال گذشته و بهدنبال تماس زن جواني با پليس آغاز شد. زن جوان که شاهد صحنهاي تلخ و دردناک بود، گفت: پشت پنجره اتاقم در حال صحبت با تلفن بودم که با صحنه عجيبي مواجه شدم. در همسايگي ما يک کارگاه توليدي و تعميرات مبل است. در کمال ناباوري مردي را ديدم که داخل حياط در حال کشيدن جسدي است و آن را به داخل زيرزمين برد. با ديدن اين صحنه خيلي شوکه شده بودم اما موفق شدم چند عکس با تلفن همراهم از اين ماجرا بگيرم.
به دنبال تماس زن جوان، مأموران پليس راهي محل حادثه در غرب تهران شدند و جسد مردي را که داخل پارچهاي سفيد شبيه موميايي پيچيده شده بود پيدا کردند. مرد جواني که در کارگاه بود خيلي زود به قتل اعتراف کرد و گفت: مقتول همکارم بود. اين خانه ويلايي که کارگاه مبلسازي است، متعلق به پدر و برادرزن مقتول بود. من هم دو سالي ميشد که در اينجا مشغول به کار شده بودم.
چند شب قبل مبلهايي که ساخته بودم در بالکن بود و مبلهاي مقتول داخل ساختمان به او گفتم هوا ابري است و به احتمال زياد باران ببارد بهتر است من هم مبلها را بيارم داخل تا آسيب نبيند. اما او اجازه نداد. سر همين موضوع بين من و مقتول جر و بحث درگرفت و او ناگهان به من سيلي زد، من که بشدت خشمگين و عصباني شده بودم، ناخودآگاه ميله آهني را که کنار سالن بود برداشتم. چشمهايم را بستم و شروع کردم به ضربه زدن، وقتي چشمهايم را باز کردم ديدم ضربهها به سر او اصابت کرده و خونين روي زمين افتاده است. ميخواستم جسد را به زير زمين ببرم و دفن کنم اما هيچ وقت تصور نميکردم که هنگام انتقال جسد کسي شاهد ماجرا باشد و لو بروم.
پس از تکميل تحقيقات فرزند اول مقتول خواهان قصاص قاتل پدرش شد اما باتوجه به اينکه سن فرزند دوم مقتول قانوني نشده بود و پدربزرگش هم فوت کرده بود در اين شرايط طبق ماده 356 قانون مجازات اسلامي، پرونده به دفتر رئيس قوه قضائيه فرستاده و درخواست ديه از طرف فرزند صغير مقتول داده شد. بدين ترتيب پرونده با صدور کيفرخواست از سوي بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران به دادگاه کيفري استان تهران ارجاع شد.