مجلس دیگر اعتبار لازم را ندارد
آرمان: عبدی منتقد سیاستهای اقتصادی روحانی است و میگوید که یکی از وظایف دولت انتخاب ریسک و کارهای زیربنایی است و از این لحاظ، جهانگیری را در اختلاف اخیر روحانی و جهانگیری محق میداند. به بازخوانی تجربه انتخاباتی اصلاحطلبان در سال 92 میپردازد و معتقد است در آن زمان نه چارهای جز انتخاب روحانی وجود داشت نه اصلاحطلبان میتوانستند با توجه به شرایط موجود انتخاب بهتری داشته باشند. عبدی میگوید که موضوع ترامپ اصلا ایران نیست و او ایران را مستمسکی برای تحقیر اروپاییها کرده و بر این باور است که مذاکره در شرایط فعلی درست نیست چون اولا موضوع ترامپ مذاکره نیست و اینکه رئیسجمهور آمریکا تاکنون دستور کار مشخصی برای مذاکره مشخص نکرده است. اهم سخنان عباس عبدی در گفتوگو با «فارس» را در ادامه میخوانید.
[با اشاره به تاکتیک اصلاحطلبان در انتخابات 1392]: راهبرد اصلاحطلبان بعد از سال ۸۸ نسبت به گذشته خواسته یا ناخواسته دچار مشکل شد؛ بنابراین در سال ۹۲ بر اساس یک دست باز به میدان نیامدند که خودشان نامزد معرفی کرده و خودشان از او حمایت کنند. به همین دلیل شخصا موافق حمایت از نامزد حتی نزدیک به اصلاحطلبان هم نبودم؛ چراکه اصلا چنین زمینهای فراهم نبود؛ اما اینکه چرا دستشان باز نبود و تقصیر کیست، آن یک بحث دیگری است. وی اضافه کرد: آقای عارف خودش آمده بود و فکر میکرد که میآید و اصلاحطلبان هم حمایت میکنند. هیچکس به آقای عارف نگفته بود که نامزد شود. البته حقش بود که نامزد شود و هر کسی این حق را دارد، ولی اصلاحطلبان به کسی نگفته بودند که برود نامزد شود و از او حمایت کنند. در عمل هیچ نامزدی با خواست اصلاحطلبان وارد انتخابات نشد.
اصلاحطلبان در سال 92 تا همان لحظه آمدن آقای هاشمی هم در پی آوردن رئیس دولت اصلاحات بودند که قطعا سیاست درستی نبود. آقای هاشمی که آمد، همه دنبال ایشان رفتند. این را هم بگویم که همین دنبال آقای هاشمی رفتن هم انتخاب آنها نبود و قرار هم نبود که انتخاب آنها باشد، ولی آقای هاشمی آمد و نامزد شد. بعد که ایشان تایید صلاحیت نشد، قریب به اتفاق اصلاحطلبان کُپ کردند. یا درواقع منفعل شدند و فکر کردند که دیگر اصلا فایدهای ندارد در انتخابات شرکت کنند. من همان موقع و همان شب تصمیمام را گرفته بودم که از آقای روحانی حمایت کنم. به آقای یونسی و ربیعی هم گفتم که به ستاد آقای روحانی بروید. این چیزی نیست که انتخاب ما باشد ولی از بین گزینهها چون به مشارکت هم فکر میکنیم، به نظرمان آقای روحانی باشد خوب است.
[در خصوص انتخابات مجلس 98]: عملا از مجلس چیزی نمانده که ارزش شرکت کردن در آن وجود داشته باشد. مجلس بخش عمدهای از قانونگذاریاش از بین میرود. مثلا در همین قانون اخیر اعطای تابعیت به کودکان حاصل ازدواج با اتباع بیگانه، وارد مقولهای شده که در تاریخ ۴۰ ساله ایران برای اولین بار رخ داده و گفته میشود خلاف امنیت است که به این بچهها تابعیت بدهیم. یا بخشهایی از وظایف مجلس دست مجمع تشخیص مصلحت رفته و به نظرم مجلس فاقد اعتبار شده و این فاقد اعتبار شدن مشکلش این است که دیگر مردم هم به آن صورت رغبت نشان نمیدهند. وی اضافه کرد: نکته دیگر مساله تایید یا عدم تایید صلاحیتهاست. با وضعیتی که عدم تایید صلاحیتها ایجاد میکند، این نامزدها ۱۰-۱۵ درصد مردم را هم نمایندگی نمیکنند. بستهتر شدن یعنی جامعه هم فاصلهاش را با اینها بیشتر میکند. از همه بدتر اینکه در آن طرف ماجرا چیزی هم که انتخاب میشود، دیگر قدرتش را از دست داده است. به نظر میرسد فقط مساله اصلاحطلبان نیستند و مشارکت مردم نیازمند تحولی است که باید در ساخت انتخابات کشور صورت گیرد.