سارق دستبند ناصر حجازی دستگیر شد
3 نفر از مجرماني که در تازهترين طرح کاشف دستگير شدهاند، يکي از سرقتهاي عجيب پايتخت را رقم زدهاند. آنها دستبند مرحوم ناصر حجازي، فوتباليست مطرح کشورمان را دزديدند تا با فروش آن به پول برسند. اما اين سرقت عجيب چطور اتفاق افتاد؟ ماجرا از اين قرار بود که 2نفر از پيشکسوتان فوتبال به نامهاي محسن تهراني و جعفرمختاري فرد، از دو سه سال قبل براي کمک به معتادان بستري شده در کمپ ترک اعتياد و روحيه دادن به آنها به اين کمپ در نزديکي خانهشان ميرفتند، تا اينکه مدتي قبل حادثهاي برايشان رخ داد و آنها را راهي بيمارستان کرد. محسن تهراني که ديروز در در محوطه پليس آگاهي تهران حضور داشت، درباره اين اتفاق به همشهري گفت: رئيس کمپ از دوستانم بود و من به همراه دوست عزيزم جعفر مختاريفرد هرازگاهي به آنجا ميرفتيم و کمک ميکرديم که آخرين بار وقتي در آنجا بوديم برايمان شربت آوردند اما پس از نوشيدن آن از هوش رفتيم. روز بعد که به هوش آمديم، متوجه شديم که سارقان، گوشي موبايل، گردنبند طلايمان، 12ميليون تومان پول از کارت عابر بانکم و دستبند مرحوم ناصر حجازي که به من هديه داده بود را سرقت کردهاند. آنجا بود که فهميديم 3نفر از افرادي که در کمپ بودند سرقت را اجرا کرده و متواري شدهاند. پيشکسوت فوتبال پس از آنکه ماجرا را توضيح ميدهد به متهمان دستگير شده اشاره ميکند و ميگويد: خوشبختانه پليس خيلي زود اين سارقان را دستگير کرد و دستبند يادگاري ناصرحجازي به من برگردانده شد. متهمان با ديدن پيشکسوت فوتبال، از خجالت سرشان را پايين مياندازند و يکي از آنها که حدود 29سال سن دارد.در گفتوگو با همشهري جزئيات سرقتي که انجام دادهاند را شرح ميدهد.
از قبل خبر داشتيد که آن دستبند، متعلق به ناصر حجازي بوده است؟
يک جورايي بله. 2 پيشکسوتي که از آنها سرقت کرديم بارها به کمپ آمده بودند و ميان صحبتهايشان شنيده بوديم که يکي از آنها دستبند آن خدا بيامرز را به يادگاري گرفته است. فکر ميکرديم اگر آن را سرقت کنيم، خيلي قيمتي و ارزشمند است، چون اسم ناصر حجازي روي آن است.
پس چرا آن را نفروختيد؟
چون فرصت نکرديم. وسايل سرقتي را باهم تقسيم کرديم و ميخواستيم مشتري خوب براي دستبند پيدا کنيم اما پليس خيلي زود دستگيرمان کرد. از روز حادثه بگو. چطور نقشه سرقت را اجرا کرديد؟
من اعتياد دارم و در کمپ بستري هستم. البته در آنجا کار هم ميکنم و از قبل تصميم گرفتيم اين بار که 2پيشکسوت فوتبال رسيدند نقشه را عملي کنيم. روز حادثه رئيس کمپ نبود و با هماهنگي جانشين کمپ، نقشه را عملي کرديم؛ داخل آبميوه آنها داروي بيهوشي ريختيم و زماني که آنها بيهوش شدند وسايلشان را سرقت کرديم.
فکر نميکرديد با اين نقشهاي که کشيدهايد، خيلي زود لو ميرويد؟
يک آدم معتاد، فکرش درست کار نميکند اگر فکر ميکرديم به اين سرعت دستگير ميشويم که نقشه را عملي نميکرديم.
چه شد که معتاد شدي؟
شکست عشقي خوردم و بعد از جدايي، دوستانم دورم را گرفتند و گفتند براي فراموش کردن عشق از دست رفتهات مواد مصرف کن. من هم گرفتار مواد شدم و زندگيام را با دستان خودم نابود کردم.