ابنیه تاریخی درمعرض آسیبهای مردمی
- شناسه خبر: 39734
- تاریخ و زمان ارسال: 27 اسفند 1402 ساعت 23:50
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
زهرا نژاد بهرام
آرمان امروز : کتیبه هخامنشی منسوب به سنگ نبشته خشایار در همدان، پل خواجو د ر اصفهان، خانه پدری فروغ فرخزاد د تهران، مقبره الشعرا در تبریز و… جملگی به دلیل عدم ارائه آموزش مناسب برای حفظ میراث فرهنگ به شهروندان به خصوص کودکان و نوجوانان و جوانان این سرزمین؛ و عدم تلاش برای نهادینه کردن این باور که این میراث متعلق به تک تک شهروندان است و ضرورت توجه همه آنها را برای حفظ این ارزشهای ملی و تاریخی طلب میکند؛ در معرض نارنجکهای دستی قرار گرفت و دچار آسیب شد.
بهراستی کم توجهی آموزشهای عمومی نسبت به هویت و تاریخ این سرزمین از اصلیترین دلایل برای این بیتوجهی نسبت به ابنیه تاریخی و فرهنگی کشور است. این مهم نه تنها در تهران که در جای جای کشور قابل مشاهده است. جشنی که از گذشتهگان به ایرانیان به ارث رسیده و تمام تلاش مردم در جهت بزرگداشت آن است. مبدل به ابزاری برای بیتوجهی به هویت تاریخیمان میشود. این نشان از عدم آموزش و سهل انگاری آموزش عمومی و اجباری کشور نسبت به تاریخ این سرزمین و کم توجهی آموزش عمومی برای حفظ میراث تاریخی کشور دارد. جشن و سرورشادمانی چهارشنبه سوری از تاریخیترین جشنهای برای استقبال از بهاراست! چگونه است که این یادگار گرانقدر مبدل به ابزاری تخریبی نسبت به ابنیه تاریخی این کشور میشود!.
هفته گذشته شاهد جشنهای جهارشنبه سوری در کشور بودیم، جای جای این کشور با شادی چهارشنبه سوری و قاشق زنی و آتش بازی سراسر شور بود و نشاط! نشاطی که میتواند برای یک سال یک جامعه هدیهای ارزشمند باشد. چهارشنبهسوری بخشی از هویت فرهنگی ملی ماست که نسل به نسل منتقل شد و بر ارزشهای و هویت مشترک ایرانیان تأکید دارد؛ اما اگر از معنای اصلی آن که سرور و شادمانی و به جایآوری رسوم دیداری و محبت و دوستی دور شود تبدیل به ابزاری تخریبی میگردد و نگرانیهای را تشدید میکند. حافظان این جشنها میدانند که هویت ما درگروه حفظ برخی سنتهای برجای مانده نظیر جشنهای چهارشنبه سوری است است پس راه آن را از تخریب و اسیب به خود و دیگران و ابنیه تارخی باید جدا کرد.
مشابه این جشن در کشورهای دیگر کم و بیش قابل مشاهده است اما مشاهده چنین اسیبهایی وجود ندارد؛ شور جهارشنبه سوری ایران در نوع خود کم نظیر است؛ که برای حفظ آن باید تدابیر مردم محوری برای جلوگیری از تخریب و اسیب تدارک دیده شود و این مهیا نمیشود مگر با کمک خود مردم! چرا که به هیج وجه تخریب برخی از یادمانهای تاریخی و فرهنگی قابل پذیرش نیست!.
لذا به نظر میرسد آموزش عمومی به همراه مشارکت نهادهای مردم نهاد ( تشکلهای غیر دولتی ) جدیترین رویکرد برای پیشگیری از وقوع چنین حوادثی است! چراکه به نظر میرسد، این مهم نه تنها از سوی مراکز آموزش رسمی کشور مورد کم توجهی قرار گرفته بلکه نهادهای مردم نهاد و رسانههای نیز در آموزش شهروندا ن در جهت حفظ میراث فرهنگی این سرزمین خیلی همراهی نکردند.
وگرنه نشانه گرفتن این آثار با نارنجکهای دست ساز معنی به جز نا اشنایی و میل به تخریب و عدم پاسداشت هویت ملی و تاریخی دارد! نکته کلیدی دراین مهم مسأله وقوع چنین حوادثی در جشنهای ملی است. جشنهایی که با هویت و سابقه کهن آن ارتباطات تنگاتنگ دارد! پیش از این برخی با نگارش یادگاری روی ابنیه تارخی سعی در ثبت هویت خود داشتند در حالیکه ثبت این نوع یادگاریها نه تنها هویت آن را ثبت نمیکرد بلکه هویت اثر تاریخی را نیز خدشه دارمیکرد. کشوری با سابقه کهن در تاریخ و تمدن و فرهنگ نیازمند بازشناسی و نگهداری و شناسایی هویت ملی خود است! آنها یاد گار ملیت ایرانی برای آیندهگان است! هر گونه تخریب و اسیب به این نوع بناها در واقع قطع کردن تاریخ یک ملت ازیکی از بخشهای خودش است.
در واقع از آنجا که میراث فرهنگی شامل آثار باقی مانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ میباشد؛ شناسایی و حفظ آن، زمینه شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی میسر میشود. تاریخ درس زندگی است و خط حرکت آنها اینه حرکت ایندهگان است د رحفظ آن باید کوشید و ظرفیت لازم برای حفظ و انتقال آن را فراهم ساخت.
از این رو از آنجا که میراث فرهنگی و ابنیههای تاریخی، بیانکننده پیشینه تاریخی، تمدن و فرهنگ و جاذبههای طبیعی هر کشوری است که شکلگیری و به وجود آمدن آن در سالهای متمادی صورت گرفته است؛ و مردمان از اصلیترین عناصر شکلگیری آنها هستند؛ پس برای احترا م به آن مردم نسبت به حفاظت از این ابنیه در هر شرایطی کوشا باشیم؛ حفاظت از بناهای طبیعی به قدری حایز اهمیت است که سازمان فرهنگی، آموزش ملل متحد تحت نام یونسکو بشری خوانده است لذا نسبت به ثبت آنها اقدام میکند تا نگهداری ازآنها بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
در سالهای گذشته نیز این اتفاقات کم و بیش رخ داده! اما ظاهراً بجز سازمان میراث فرهنگی و بخشی از اهالی رسانه توجه خاصی به این مهم نداشتهاند، درحالیکه تخریب هویت و ابنیه تاریخی یک ملت از دو منشأ سرجشمه میگیرد نخست نا اگاهی و دوم عناد که در این بخش به نظر میرسد شهروندان به دلیل ناآگاهی از سرچشمههای هویتی و منزلتی این مهم برای پیوستگی فرهنگی و ایرانی بودن به معنای اعم کلمه دست به این اقدامات میزنند. مسأله عناد یقیناً حذفی است چراکه هیج ایرانی علاقه به از میان بردن اثار تاریخی کشورش ندارد اما نا آگاهی امری جدی است. دراین راستا لازم است مسوولین حوزههای آموزش اعم از تحصیلات مقدماتی تا تکمیلی با گشایش سرفصلهای اساسی برای آشنایی کودکان و جوانان با میراث فرهنگی کشور نسبت به حفاظت از آنها، فرزندان را آموزش دهند دوم آنکه رسانهها نیز در پیکره آموزش عمومی با گشایش صفحهای تازه برای اطلاعرسانی و آموزش و نحوه نگهداری و حفاظت از این آثار تاریخی فعال شوند! آنها با بهرهگیری از ظرفیت آموزش عمومی قادرند با بهرهگیری از گستردگی رسانههای مجازی و حقیقی آموزش لازم را دراختیار همه شهروندان قرار دهند.