بازهم صدای تقسیم تهران، بازهم درد قلب ایران
- شناسه خبر: 44348
- تاریخ و زمان ارسال: 17 اردیبهشت 1403 ساعت 23:50
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
زهرا نژاد بهرام
آرمان امروز : بر اساس اخبار منتشره ظاهراً هیات دولت تصمیم دارد بازهم استان تهران را پس از تجربه دشوار و سخت جدا شدن کرج از این استان به سه استان تهران مرکزی و شرقی و غربی تقسیم کند!. شهر تهران با وسعتی برابر با ۶۷۰ کیلومتر مربع فقط تهران نیست بلکه منطقه شهری تهران است، شهری که پایتخت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور میباشد و میزان تولید ناخالص ملی آن بر اساس برخی آمارها بالغ بر ۲۳ درصد است. شهری که از نظر جذب جمعیت به دلیل جذابیتهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی رتبه نخست را در میان شهرهای کشور دارد و همچنان به علت بالارفتن هزینه زندگی دراین شهر به مرکزی برای تولید حاشیه نشینی مبدل شده است. امری که منجر به تولد شهرهای جدید و مدیریتهای سیاسی مستقل گشته است که عملاً مسائل و مشکلات آنها سرریز مسائل شهر تهران است! به عبارت دیگر اگر امکانات درمانی – بهداشتی، اوقات فراغت، اموزش و پروروش و اشتغال را به عنوان عناصر اصلی کیفیت زندگی در شهرهای پیرامون تهران بدانیم جملگی با فقر روبه رو هستند.!
این مهم به این معنا است که جمعیت کار و مسائل مرتبط به درمان و گذران اوقات فراغت، تهران را مقصد خود میداند، از این رو جداسازی شهرهای پیرامون تهران در واقع فقط به صورت شکلی است و بودجه لازم که باید برای منطقه تهران مورد توجه قرار گیرد به صورت متفاوتی توزیع میگردد و سرانجام مجدداً نیازها و ضرورت پاسخگویی به سوی این منطقه باز میگردد. لذا به نظرمی رسد بررسی و ارزیابی نتایج حاصل از جداسازی کرج کمتر مورد توجه مسوولان قرار گرفته و مسأله اصلی نوعی دور شدن از مشکلات مبتلا به شهر تهران و منطقه شهری این شهر است! هم اکنون مسأله تردد و مسکن دو عامل جدی در این منطقه شهری است! این شهر روزانه بالغ بر ۱۲ میلیون جمعیت دارد و شهرهای پیرامون آن به دلایل مختلف فرصتهای شغلی لازم را ندارند وبه سکونتگاههای خوابگاهی مبدل شدهاند لذا مسائل شهر تهران جدی است! و لازم است تصمیمگیران نسبت به حل مسائل شهری از منظر گشایشهای بودجهای و بازگشت به برنامهریزیهای کلان نظیر طرح آمایش توجه کنند! چراکه با جداسازی سیاسی و استانسازی مشکلات این شهر نه تنها کاهش نمییابد بلکه به کلافی پیچیدهتر مبدل میشود. مترو بین شهری تهران -کرج و تهران -هشتگرد و تهران -پرند گویای این وضعیت است چراکه مدیریت همه آنها با تهران است! یعنی بار حمل و نقل عمومی را این شهر به دوش میکشد تا ظرفیت لازم برای نیروی کار ساکن در آن مناطق را فراهم کند. وزیر وقت مسکن و شهرسازی در جلسهای در شورای پنجم با اشاره به مشکلات متعدد که ناشی از تقسیم تهران و کرج حادث شده یادآور شد که این تصمیم جدایی استان البرز از تهران را یک خطای استراتژیک بود.
وی بر ضرورت برنامهریزی برای حمل و نقل عمومی تهران با توجه به پیرامون این شهر به صورت یکپارچه را تأکید کرد. وی همچنین با ارائه گزارش مستدل در صحن شورا یادآور شد که مسأله حرکت و سکونت دو عضو جدا ناپذیر از این منطقه شهری است و بیتوجهی به آن در بستر جداسازی منطقهای نه تنها بار مسائل را کم نمیکند بلکه مسائل بیشتری را تولید میکند. از سوی دیگر به نظر میرسد رویکرد ایجاد استان در کشور به مقولهای برای تولید ظرفیتهای تازه مدیریتی مبدل شده است چرا که با ایجاد هر استانداری مقادیر زیادی بودجه برای ایجاد ساز وکار اداری لازم است و در عین حال بودجههای خاص برای استانداریهای تازه تأسیس اختصاص مییابد و این مهم هدفمندی توسعهای بودجه را دستخوش ناکارآمدی میسازد. با توجه به مسائل گفته شده به نظر میرسد استانسازی در این منطقه شهری به معنای حل مسائل نیست بلکه موجبات افزونسازی مسائل میشود! مگر انکه با نگاهی متفاوت مسأله منطقه کلان شهر تهران دیده شود و جستجو برای حل مسائل ان درا ولویت تصمیمگیری قرار گیرد وگرنه مسائل این شهر با جداسازی سیاسی فقط نادیده گرفتن آنها است. مسائل جدی نظیر مهاجرت، فرصت شغلی، حفظ ظرفیتهای محیط زیستی، تأمین زیر ساختها، و توجه به منابع حیاتی آب و انرژی اموری نیست که به توان به آسانی از آن عبورکرد. یقیناً مسائل ذکر شده در پی استانسازی مرتفع نمیشود بلکه نیازمند طرحی ویژه است تا منطقه مسکونی کرج- تهران و شهرستانهای استان از شرق تا غرب را با نگاهی متفاوت بررسی کند. بر اساس مطالعات صورت گرفته در سال ۱۳۹۶ شورای عالی وزارت مسکن و شهرسازی یکی از راهکارهای مهم برای جلوگیری از به هم پیوستن شهرهای میانی و کوچک نیز اجرای حائلهای سبز یا سبزراهها در کنار پیگیری برای اجرای طرح کمربند سبز در حریم شهر تهران است. این شورا با تأکید بر انحراف جدی از طرحهای توسعه شهری در این منطقه معتقد است برای تغییر فاز توسعه انحرافی مجموعه شهری تهران مناسب است تغییراتی در حوزه مدیریت و قوانین اجرایی صورت پذیرد. به این معنا که به تدریج واگذاری تصمیمگیری از دولت مرکزی به واحدهای منطقهای و محلی سپرده شود و به دنبال آن تقسیمات کشوری تا سطح شهرستان متوقف و مدیریت یکپارچه برای سرزمین با گسترش مرز شهرداریها ایجاد شود.
از این رو با توجه به نظرات کارشناسی ذکر شده تأکید بر آسیبهای مترتب بر کلان شهر تهران ناشی از خسارت منابع طبیعی به معنای از میان رفتن حریم شهر و خود شهر است! هم اکنون شهرستانهای اسلامشهر و رباط و… به دلیل برخی تداخلات دایره مدیریت سیاسی با شهر تهران دچار چالشهای جدی هستند!
از این رو ضررورت تدوین رویکرد مدیریتی واحد با ایجاد تغییر در سطوح تقسیمات کشوری به سوی نوعی یکپارچهسازی مدیریتی که در دستور کار شورای عالی شهرسازی بوده، قادر است مشکلات تهران و شهرهای پیرامون را برطرف سازد!
بااین نگاه به نظر میرسد تنها راهکار توجه به طرح آمایش سرزمینی است که بتواند توامان مشکل پایتخت و شهرهای پیرامون را که روز به روز از نظر جمعیت و تشکیلات سیاسی بزرگتر میشوند را برطرف کند تا امکانات لازم برای اشتغال و سکونت و حرکت را برای همه ساکنان این منطقه تأمین کند؛ لذا با جدا شدن این دوبخش از استان تهران مجدداً با حاشیه نشینی جدیدی روبه رو میشویم که باقیمانده منابع طبیعی موجود این شهر را دستخوش مخاطره میکند. از این رو نگاهی دیگر به تهران داشته باشید و از درد ساختارهای سیاسی متفاوت رهایش کنید و به مجموعه شهری تهران برگردید.