نوروز و ملیشدن صنعت نفت
- شناسه خبر: 39743
- تاریخ و زمان ارسال: 27 اسفند 1402 ساعت 23:50
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
فریدون مجلسی / نویسنده و مترجم
آرمان امروز : روزهای آخر اسفند اگرچه حالوهوای نوروز دارد، اما به یک روز مهم پیونده خورده، و آن تصویب قانون ملیشدن صنعت نفت در آخرین روز اسفند ۱۳۲۹ است؛ روزی که قرار بود «سعادت ملت ایران» را به ارمغان بیاورد، پس از هفتادوسهسال، با توجه به سیاستهای هیجانی و بلندپروازانه و ناممکن، به این هدف نرسیده و سفره هر ایرانی، روزبهروز، کوچکتر و خالیتر شده؛ به تعبیری، سینِ سکه در آن از رونق افتاده است.
جنگ جهانی دوم نظم و قانونی دیکتاتورمآبانه را در ایران برچید، پادشاهی جوان با تزلزل و بیم و تعهد به وفاداری به اصول قانون اساسی بر تخت نشاند. در این دوران، هزینههای دولت فزاینده بود و تنها منبع قابل اتکا درآمد نفت بود. دولت و ملت خبردار شده بودند که آمریکاییها از چند سال پیش در منطقه قراردادهایی با تقسیم سود ۵۰-۵۰ منعقد کرده بودند، درحالیکه قرارداد نفتی ایران و انگلیس که قدیمیترین و بزرگترین شرکت منطقه بود بر مبنای ۱۶ درصد سهام با امتیاز بهرهمندی از ۲۰ درصد سود و چهار شیلینک سود مالکانه به نسبت تناژ تولید بود که سهم ایران را از سود «خالص» به حدود سیدرصد میرساند.
این بیعدالتی برای ایرانیان تحریکآمیز بود، خصوصا آنکه انگلیسیها که در کشورهای همسایه ایران به رفتارهای استعماری و اربابانه خو گرفته بودند، در مناطق نفتی نسبت به ایرانیان نیز آنگونه رفتار تحقیرآمیز را روامیداشتند، و کینههای انباشته ایرانیان از دخالتهای آنان در جنگ جهانی اول و پیش از آنکه یادآورد جدایی هرات و ناسازگاریهای دیگر بود، موجب شده بود از یکسو دولت چانهزنی جدیدی را برای سهم بیشتر با شرکت نفت انگلیس و ایران آغاز کند، و از سوی دیگر دکتر مصدق با زمینهچینی قبلی در مجلس از اصل ملیکردن نفت حمایت کند. زمانی که سپهبد رزمآرا نخستوزیر توانسته بود انگلیسیها را به دادن امتیازهای بیشتری در قالب قرارداد موجود راضی کند، در روز ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ ترور شد! در عصر همان روز دکتر مصدق که رئیس کمیسیون نفت مجلس شورای ملی بود موافقت کمیسیون را با اصل ملیکردن نفت به دست آورد، و فردای آن روز طرح ملیکردن نفت «در راه سعادت ملت ایرن» تقدیم مجلس شد. مجلسی که تا دیروز به رزمآرا رأی اعتماد داده و منتظر دریافت لایحه ترمیمی او بود، بیدرنگ طرح ملیشدن نفت ایران را تصویب کرد. مراحل تصویب آن در مجلس محافظهکار سنا نیز به سرعت طی شد؛ بهطوریکه روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب مجلس سنا و در همان روز به توشیح شاه رسید و قانون شد.
نفت ملی شد. مجلس شورای ملی ماه بعد دکتر محمد مصدق معمار ملیکردن نفت را به نخستوزیری برگزید. مصدق نیز دولتی از کارشناسان موجه تشکیل داد و انتظار میرفت مرحله بعد یعنی عملیاتیشدن قانون ملیشدن نیز به سرعت طی شود، و ایران نیز بتواند مانند همسایگان نفتی خود از سهم منصفانهتر ۵۰-۵۰ در منافع برخوردار شود. تا اینجا آمریکا نیز از ایران حمایت میکرد. ایران نیز که هنوز امکانات فنی و مالی و نیروی انسانی برای تولید و پالایش نفت در اختیار نداشت میدانست که به قراردادهای خارجی برای تحقق بهرهبرداری نیازمند است. دو مساله مهم میتوانست مانع ادامه حمایت آمریکاییها شود: اول اینکه ایران در قرارداد پیمانکاری نفت ملی خود خواهان سهمی بیش از ۵۰ درصد میشد، که در آن صورت کشورهای نفتی دیگر هم احساس غبن میکردند و کل نظام امپراتوری هفت خواهران نفتی آمریکا با بحران و زیان مواجه میشد. دوم اینکه ایران، در اجرای قاعده قانونی ملیکردن بنگاههای مهم، که انگلیسیها خودشان پایه گذار آن بودند، طرف دیگر ترازوی عدالت، یعنی پرداخت غرامت و جبران خسارت طرف مقابل را نیز بپذیرد. در غیر این صورت ملیکردن تبدیل به مصادره میشد و برای آمریکا که خود را بانی اصول سرمایهداری و حقوق مالکانه میدانست، ملیکردن بدون غرامت مصادره و لغو مالکیت تلقی میشد و زیر بار آن نمیرفت.
درواقع مصدق بهعنوان حقوقدان از این امر آگاه بود و کتبا و شفاها نیز آن را تأیید کرده بود، اما در عمل به اصرار برخی از وزرای جوان و مهندسانی در مقام حقوقی پذیرای غرامت نشدند. خصوصا در دولت دوم پس از قیام ۳۰ تیر که هیجانیتر و در اوج بهرهمندی از حمایت مردمی بود، گویی قید نفت را جدا یا بهعنوان تهدید طرفهای غربی زده باشد، در کمال نیازمندی مالی و الزام به چاپ اسکناس، سیاست مقاومتی «اقتصاد بدون نفت» را با اتکا به قرضه ملی اعلام کرد. و نیز جدا یا برای تهدید طرفهای غربی، به قدرتنماییهای سیاسی حزب توده آزادی عمل داد. این تهدیدها جدی گرفته شد. شرایط بحرانی نظامیان و نیروهای مخالف داخلی را که از حمایت غربی نیز برخوردار بودند به اجرای برنامه کودتا تشویق کرد. اما اقدام به رفراندوم برای باطلکردن مجلسی که عملا تعطیل شده بود، بهرغم محبوبیت منجر به برکناری دولت او شد. اکنون پس از هفتادوسهسال نفتی که قرار بود موجب سعادت ملت ایران شود، در این روزهای آخر اسفند، عدمِ تحققِ آن رویا در این تورم افسارگسیخته دورقمی، بیشتر میتوان دید و حس کرد.