پشت پرده سفر بارزانی به تهران
- شناسه خبر: 44492
- تاریخ و زمان ارسال: 18 اردیبهشت 1403 ساعت 23:50
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
صلاح الدین خدیو
آرمان امروز : ملت ایران و ملت فلسطین یک ملتند، انقلاب ایران و انقلاب فلسطین یک انقلابند، به رهبری یک رهبر: امام خمینی!
سخن فوق از یاسر عرفات است که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی راهی تهران شد و از شادی سقوط شاه و یافتن متحدی قدرتمند به ستایش از رهبران جدید ایران پرداخت. همزمان با فلسطینی ها، بارزانی های سرخورده از خیانت شاه و کیسینجیر هم با آغوش باز به پیشواز انقلاب اسلامی رفتند و پیروزی آن را جشن گرفتند. سخنان امروز نیچیروان بارزانی در تهران ناظر به یادآوری این دوران و ماه عسل طولانی پانزده سالهی آنها با ایران است: بدون ایران معلوم نبود چه بر سر جنبش کرد می آمد و امام خمینی رهبر ما هم بود…
گرچه ماه عسل حزب دمکرات و ایران طولانی تر از ماه عسل جمهوری اسلامی و ساف بود، اما در نهایت هر دو یک سرنوشت یافتند. هر دو رابطه که با عشق فراوان و شتابی شورانگیز آغاز شد، پس از فراز و نشیب هایی بسیار به وخامت گرایید. ایران در هر دو فقره، رابطهی نزدیک تری با رقبای آنها پیدا کرد و کردها و فلسطینی های مزبور هم به محورهایی در منطقه نزدیک شدند که رقیب ایران محسوب می شد. آنچه این دو سرگذشت مشابه را از هم جدا می کند، سفر اخیر نیچیروان بارزانی به تهران در راس هیاتی بلندپایه و بازگشت به سنت ستایش انقلابی از تهران است. سنتی که در سال های اخیر به عرف مشترک گروهها و جریانات وابسته به محور مقاومت تبدیل شده است. دستکم از این لحاظ می توان سفر بارزانی را دیداری متفاوت قلمداد کرد. دیداری که ظاهرا ابتدا به ساکن با درخواست طرف کرد انجام شده است. از این رو این سوال پیش می آید که هدف از این ابتکار عمل برای بهبود روابط خراب شده با تهران چیست؟ آنچه این سفر را معنادار و متفاوت می سازد، این است که هنوز مدت زیادی از حملات موشکی ایران به اهدافی در اربیل و تبادل پیام های تند میان دو طرف نگذشته است. واقعیت این است که حزب دمکرات با یکی از مبرم ترین مسائل سی سال خود روبروست و برای عبور از توفان آن به هر دری می زند. برگزاری انتخابات پارلمانی آتی اقلیم کردستان ذیل احکام دادگاه فدرال عراق و در چارچوبی کاملا متفاوت با چارچوب قبلی که عمدتا توسط حزب دمکرات طراحی شده بود، تهدیدی مستقیم علیه حاکمیت آن است. از کف رفتن اکثریت همیشگی این حزب به معنای از دست دادن دولت و ریاست اقلیم است و اهمیت آن برای حزب مزبور از تصرف اربیل توسط اتحادیهی میهنی در سال ۱۹۹۴ کمتر نیست. در آن مقطع حزب دمکرات پس از آنکه از همکاری ایران برای جبران مافات ناامید شد به یک اتحاد تاکتیکی با بغداد دست زد و پس از دو سال کنترل اربیل را بدست گرفت. شایان یادآوری است که ایران از سال ۱۳۷۴ به دلیل همکاری موثر اتحادیهی میهنی علیه اپوزیسیون کرد ایرانی، برای نخستین بار آن را بر حزب دمکرات ترجیح داد و وارد روابطی تنگاتنگ با آن گردید.
رابطهی نزدیک میان ایران و اتحادیهی میهنی از سال ۶۴ آغاز شد ولی دستخوش فراز و نشیب های متعدد گردید و تا سال ۱۳۷۴ تثبیت نشد. احتمالا تنها باری که رسانههای اتحادیهی سخن رهبر فقیدشان را به دلیل مغایرت آن با سیاست های کلی حزب متبوعشان سانسور کردند، زمانی بود که طالبانی در تهران در سال ۱۳۶۵ گفت: جمهوری اسلامی عطیهی تاریخ و خدا به بشریت معاصر است! حزب دمکرات امروز احکام دادگاه فدرال و بازتعریف ساختار نهاد انتخابات را “عملیاتی سیاسی ” علیه خود و به قصد ” تصرف اربیل ” میداند. از این رو به زعم خود پس از دیدار نیچیروان با بازیگران عمدهی صحنهی سیاسی عراق، بلافاصله به تهران آمده تا با بازی گردان اصلی ملاقات نماید. از دید پارتی، بغداد نسبتا منسجم و تثبیت شدهی امروز همان عراق داعش زده دیروز و غرق شده در جنگ داخلی شیعیان و سنی ها در پریروز نیست. بدین معنا که امروز اتکا به آنکارا به تنهایی برای موازنه سازی با ایران و عراق کافی نمی باشد. پارتی مشخصا از تهران تعویق انتخابات و تلطیف شمشیر بران دادگاه عالی را می خواهد. طبعا ایران هم یک دوجین از خواسته ها را جلوی اربیل می گذارد: از اجرای کامل توافق نامهی امنیتی ایران و عراق گرفته تا همکاری نزدیک تر امنیتی با تهران و احیانا تغییر جهت گیری تبلیغاتی رسانههای اربیل. مسالهی دیگر این است که چقدر امکان عملی شدن توافق های احتمالی این سفر و گذار از ساختاری وجود دارد که بیش از سه دهه از شکل گیری آن می گذرد؟ آیا امکان دور زدن متغیرهای متعدد معادلهی عراق وجود دارد؟ روشن نیست! قدر مسلم آن که، سفر آقای بارزانی سفری حزبی است و در بدترین شرایط اختلاف با طالبانی ها و دوپارگی حکومت اقلیم انجام می شود. این به معنای قوی تر بودن موضع تهران است. اگر این مساله را در کنار اولویت دادن ترکیه به روابطش با عراق در قیاس با اقلیم کردستان قرار دهیم، معنایی جز تضعیف فزایندهی اقتدار اقلیم کردستان ندارد.