راه سنگلاخ رشد ۸ درصدی اقتصاد
- شناسه خبر: 3461
- تاریخ و زمان ارسال: 24 خرداد 1402 ساعت 23:50
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
آرمان اقتصادی: براساس برنامه هفتم اقتصادی رشد اقتصادی کشور ۸ درصد هدفگذاری شده که به باور کارشناسان تحقق آن دشوار است به ویژه که میانگین نرخ رشد اقتصادی کشور در ۸ سال گذشته، صفر بود. رشد اقتصادی را در واقع میتوان در افزایش تولید کالاها و خدمات اقتصادی، در مقایسه با یک بازه زمانی دیگر تعریف کرد. این مفهوم همچنین میتواند به صورت اسمی یا واقعی با توجه به نرخ تورم، تنظیم و اندازه گیری شود. به طور سنتی، رشد اقتصادی کل بر اساس تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه گیری می شود؛ اگرچه گاهی اوقات، معیارهای جایگزین نیز مورد استفاده قرار می گیرند. به هر حال رشد اقتصادی تحت تاثیر عوامل مختلفی اتفاق می فتد که ممکن است حتی با شرایط تنش زایی نیز همراه باشد.
با گذشت زمان و بسط تئوریها و الگوهای مختلف در رابطه با رشد اقتصادی، متغیرهای جدیدی به عنوان منشا رشد مطرح میشوند و نظر اقتصاددانان را به خود جلب میکنند. در این میان نقش و جایگاهی که سرمایه و سرمایه گذاری در الگوهای رشد و توسعه به خود اختصاص داده است به لحاظ پیچیده تر شدن و تنوع سرمایه گذاری و جریانات آن به طور مداوم مورد بازنگری و بررسی قرار می گیرد. نظر به اهمیت خاص سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی کشورها، محققان زیادی به بررسی اثر آن بر رشد و نیز بررسی عوامل موثر بر ایجاد و جذب آن پرداختند.برآوردها نشان میدهد تاثیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی کشورها، طی دوره مورد بررسی ، مثبت و معنی دار است. همچنین اثر درجه آزادی تجارت و موجودی سرمایه نیز بر رشد اقتصادی کشورهای عضو طی دوره مورد بررسی مثبت و معنی دار است.
همچنین یکی از اساسی ترین چالشهای چشم انداز اقتصاد ایران پدیده جهانی شدن است که در راستای آن برخورداری از صنعت رقابت پذیر برای اقتصاد اجتناب ناپذیر است. به نظر می رسد از اقدامات مهم و اساسی کشور در دستیابی به اهداف سند چشم انداز، بهبود فضای کسب و کار و رقابتی نمودن آن در کشور است. از طرف دیگر وجود نرخ بالای بیکاری در کشور و رهایی از آن، مستلزم تقویت طرف عرضه اقتصاد است؛ که با توجه به قوانین و مقررات دست و پا گیر، سختی اجازه و ایجاد کسب و کار در ایران، سرمایه و تسهیلات حمایت از تولید، در فعالیتهای غیر تولیدی مورد استفاده قرار گرفته و سبب رشد تقاضا و افزایش سطح عمومی قیمتها شده است.
اهمیت سرمایه در کشورهای در حال توسعه بیش از کشورهای توسعه یافته است زیرا کشورهای در حال توسعه به منظور بهبود فضای کسب و کار و ایجاد اشتغال که محرک رشد اقتصادی است، دچار کمبود سرمایه هستند. یافتهها نشان میدهد بهبود فضای کسب و کار رابطه مثبت و معنی داری با رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی داشته است.
راه دیگر برای تولید رشد اقتصادی، رشد نیروی کار است. همچنین افزایش نیروی کار لزوماً میزان تولیدی را که باید تأمین شود تا بتواند معیشت اساسی کارگران جدید را تأمین کند، افزایش می دهد؛ بنابراین کارگران جدید باید حداقل به اندازه کافی تولید کنند تا این مسئله را جبران کنند و مصرف کننده خالص نباشند.
مورد دیگر، افزایش سرمایه انسانی است. این بدان معنی است که کارگران در کار خود مهارت بیشتری کسب می کنند و از طریق آموزش مهارت، آزمون و خطا یا با تمرین بیشتر، بهره وری خود را بالا می برند. سرمایه انسانی در این زمینه می تواند به سرمایه اجتماعی و نهادی نیز اشاره داشته باشد. گرایشهای رفتاری به سمت اعتماد و نوآوریهای سیاسی یا اقتصادی، مانند بهبود حمایت از حقوق مالکیت در واقع انواع سرمایه انسانی است که میتواند بهره وری اقتصاد را افزایش دهد.
با در نظر گرفتن عوامل فوق، میتوان اینگونه برداشت که شرایط و بستر تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی فراهمی نیست و سیاست گذار باید به دنبال ایجاد آن باشد.