سیاست اعراب؛ دوستی همزمان با ایران و آمریکا
- شناسه خبر: 2382
- تاریخ و زمان ارسال: 15 خرداد 1402 ساعت 23:50
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
آرمان امروز – سرویس بین الملل-صابرگل عنبری: از روزی که با میانجیگری معنادار چینیها با عربستان توافق شد که روابط از سر گرفته شود، شاهد تحلیلهای ایدئولوژیک عجیبی هستیم. البته ناگفته نماند که این توافق فی نفسه خوب و مطلوب بوده و هست و یک ضرورت منطقهای و همسایگی است. اساسا هم نمیبایست کار به قطع رابطه کشیده میشد که آثار سوئی در هشت سال گذشته بر جای گذاشت.
اما در این چند ماه پس از دستیابی به توافق، قدری زیاد غیر واقعبینانه درباره مولفهها و آثار آن اغراق شده و میشود. از زمان توافق، برخی مدام بر این گزاره تاکید میکنند که این توافق محصول جدایی عربستان از آمریکا و پایان حضور این کشور در خاورمیانه است! حالا هم که امارات از ائتلاف با آمریکا خارج شده و فرمانده نیروی دریایی ارتش از تشکیل ائتلاف دریایی منطقهای با مشارکت ایران و عربستان و امارات و…. سخن گفته است، برخی میگویند که دستور کار این ائتلاف مقابله با حضور آمریکا در منطقه است!
مفروض این گزاره این که متحدان عرب آمریکا به ایران پیوستهاند تا آمریکا را از منطقه بیرون کنند! احتمالا چند روز دیگر هم اعلام شود که عربستان و امارات و بن سلمان و بن زاید به جبهه مقاومت پیوستهاند و در کنار مقابله با حضور آمریکا در منطقه جبهه جدیدی را علیه اسرائیل گشودهاند!
جالب این است که این «شیفت پارادایمی» یک شبه در منطقه و شکل گیری ناگهانی ائتلاف همگانی «ضد آمریکایی» در حالی است که روح عراق که ایران در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه از نفوذ قابل توجهی در آن برخوردار است، هنوز خبر ندارد و مانند عربستان و امارات از غلبه ترس و هراس از آمریکا رهایی نیافته است و به همین خاطر حاضر نیست یک دلار هم نقدا بابت بهای گاز صادراتی ایران پرداخت کند و به گفته وزیر نفت شرط کرده که این بها را با دارو و غذا پرداخت کند. مخلص کلام این که نه آمریکا از منطقه خارج شده و نه قصد خروج دارد و نه متحدان عرب آن به آمریکا پشت کردهاند و نه عادیسازی و تقویت روابط با اسرائیل متوقف شده است، بلکه این روند هر چند اعلامی تا حدودی تحت تاثیر آشتیهای اخیر به حاشیه رفته اما دولت بایدن به جد به دنبال تحقق آن میان عربستان و اسرائیل قبل از انتخابات ۲۰۲۴ است.
نمیخواهم تعمیم دهم اما متاسفانه نگاه غالب ما ایرانیان به امر سیاسی و حتی غیر سیاسی سانتیمانتالی و رمانتیک است. ما میخواهیم مسائل را نه آنگونه که هست و واقعیت دارد، بلکه آنگونه که دوست داریم، ببینیم و تجزیه و تحلیل کنیم. از این رو هم نگاه ما غالبا از سر حب و بغض، صفر و صدی است. گویا حد وسطی وجود ندارد. اگر دوستی با حزب و گروه و کشوری کنیم، جز حسن و زیبایی چیزی نمیبینیم و اگر دشمنی کنیم، جز بدی و سیاهی!
یکی غرب را شر مطلق و شرق را خیر مطلق میبیند و دیگری غرب را خیر مطلق و شرق را شر مطلق. به همین جهت نگاهها و تحلیلهای ما درباره مسائل مختلف غالبا سوگیرانه است. مصیبت هم آنجاست که خروجیهای همین نظر و نگاه سوگیرانه مبنای تصمیمگیریهای کلان قرار گیرد. نوع نگاه و تعامل با توافق ایران و عربستان و آثار آن یک نمونه کامل مواجهه سانتیمانتال با سیاست و مسائل است که مختص این جناح و آن جناح نیست. واقعیت این است که این معضل فراگیر ریشه فرهنگی و جامعه شناختی دارد. ارتباط و رابطه همیشه چه در سطوح فردی، چه جمعی یک اصل و قاعده بوده است و نبود رابطه و قهر خلاف این اصل است. اما با این حال، زمانی که قطع رابطه صورت گرفت، معطوف به همان مواجهه رمانتیک با مسائل، چهها اندر فواید و منافع آن و دشمنی با عربستان گفته نشد. اما از زمانی که توافقی برای بازگشت به اصل رابطه پس از دو سال میانجیگری و مذاکره صورت گرفت، برخی کنشگران مدام تلاش میکنند تا برقراری یک رابطه و اتفاق هر چند مهم و مثبت را امری با آثار خارق العاده پیشگفته جلوه دهند که به دور از واقعنگری است.