نشانه هایی که خبر از سقوط پاکستان می دهند
- شناسه خبر: 2289
- تاریخ و زمان ارسال: 10 خرداد 1402 ساعت 23:59
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
آرمان امروز – سرویس بین الملل-سهیل احساندوست از کابل: دموکراسی در پاکستان شکل و سازوکار مخصوص به خود را دارد و از ویژگی هایی برخوردار است که در کمتر جایی می توان مشابه آن را پیدا کرد. در پاکستان اراده مردم توسط ارتش پاکستان و بازوی آن آی اس آی تطبیق می شود و بدون پشتوانه ارتش هیچ حزب و گروهی نمی تواند بر کرسی قدرت تکیه بزند و در تاریخ کوتاه این سرزمین ارتش و سازمان اطلاعاتی آن همه کاره و کنترل کننده اوضاع هستند.
نبض اقتصاد در دستان ارتش قرار دارد،سیاست خارجی را ارتش تعیین می کند و حتی می توانند نخست وزیر مشروع و برآمده از آرای مردم را با کودتا به زیر کشند و او را اعدام کنند. بدون آنکه آب از آب تکان بخورد و انگار دموکراسی فقط وسیله ای برای سواستفاه است و بس.عمران خان تنها فرد در تاریخ کوتاه پاکستان است که هم توسط ارتش به قدرت رسید و هم ارتش او را از مقامش عزل کرد و حال به یک چالش برای دولت و ارتش پاکستان تبدیل شده است. چالشهای سیاسی همیشه در تاریخ سیاسی پاکستان وجود داشته که با دخالت ارتش به نوعی رفع و رجوع شده اما درگیری های فعلی و تنشهای که بعد از سقوط عمران خان پیش آمده در نوع خود بی سابقه است و ارتش هرگز فکر نمی کرد که عمران خان و حرکت انصاف آن به یک دردسر بزرگ برای آن تبدیل شود.
پاکستان در عمیق ترین بحران تاریخ خود فرورفته است. بحران های سیاسی، اقتصادی و امنیتی چالشهای بسیاری را فراروی دولت این کشور قرار داده است. بعد از سالها حکمروایی احزاب مسلم لیگ و مردم، اینبار حرکت انصاف عمران خان توانسته چالشهای بسیاری را در صحنه سیاسی پاکستان بوجود بیاورد. با توجه به دست باز ارتش پاکستان و آی اس آی در سیاست پاکستان تصور می شود که کنترل اوضاع از دست ارتش هم خارج شده است و عمران خان با بازی های سیاسی و حرکت های تنش آفرین دست بالا را در عرصه سیاست های پاکستان دارد.فاشیست خواندن دولت از طرف عمران خان، عمق اختلافات سیاسی در این کشور و ضعف دولت را می رساند. حرکت دولت پاکستان در بازداشت عمران خان و رها سازی آن پس از اعتراضات گسترده و خشونت بار هوداران وی و ناتوانی دولت و ارتش در کنترل اوضاع همه و همه نشان میدهد که این کشور در سراشیبی سقوط قرار دارد. حتی دولت آمریکا هم پاکستان را به عنوان متحد سنتی و منطقه ای خود در این بحرانها تنها گذاشته است و نزدیکی پاکستان به چین و رابطه حسنه که با روسیه دارد، فاصله عمیقی میان این دو متحد ایجاد کرده است و این عجیب ترین اتفاقی است که بعد از خروج ایالات متحده از افغانستان افتاده است.جنگ قدرت در پاکستان و مشکلات اقتصادی که گرفتار آن است، تهدیدات امنیتی جدی از طرف گروه های طالبان پاکستانی و ارتش آزادی بخش بلوچستان همه و همه این کشور را تا ورطه سقوط پیش برده است. فرورفتن بیش از حد دولت مردان پاکستان در بحران افغانستان باعث شده که آن ها از مشکلات داخلی شان غافل شوند و اولین ترکشهای فروپاشی جمهوریت در افغانستان را می توان آغاز بحران در پاکستان تلقی نمود. دولتمردان پاکستان با توهم اینکه با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان می توانند به کنترل این کشور بپردازند، بدترین اشتباه محاسباتی شان را در مورد آینده افغانستان مرتکب شدند و امروزه بخش اعظم مشکلات شان از جانب افغانستان است و سیر رو به رشد حملات تروریستی به عمده ترین چالش این دولت بدل شده است و سیاست مداران این کشور ناتوان تر از هرزمانی به نظر می رسند. جامعه پاکستان پتانیسل فروپاشی را در خود دارد. اختلافات قومی، زبانی و مذهبی در این جامعه به شدت وجود دارد. اختلافات پشتون ها و پنجابی ها این روزها نمود بیشتری دارد و استقلال طلبی بلوچ ها هم سابقه تاریخی به قدمت به وجود آمدن این کشور دارد. رشد افراطی گری و ستیزه جویی سیاستی که ارتش پاکستان در مناطق قبایلی برای نفوذ در افغانستان در پیش گرفته بود، امروز دامن خودش را گرفته است و خارج شدن کنترل این گروه ها از دست ارتش و آی اس آی زمینه بروز فاجعه در این کشور را تسریع کرده است.